مهجور عشق ( فصل دوم خواهر خوانده ) به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت پنجاه و چهارم
زمان ارسال : ۱۰۳۰ روز پیش
***
نیهان با کلافگی کتاب را بست و هوفی کشید. لب و دهان کج کرد و گفت:
- خدایی مُخم پوکید! بابا دیگه نمیکِشم... اصلا چه اجباریه من همین امسال کنکور بدم. سال بعد کنکور بدم آسمون زمین میاد؟!
ستاره لب فشرد و سر خم کرد:
- اینقدر ت ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
رقیه
۱۱ ساله 10دارم گریع میکنم چقدر رمانتیکولی وقتی فکر میکنم رامین میاد و یه کارایی میکنه دلم میلرزه و نگران میشم نکنه اینا بهم نرسن😯😫🤐