مهجور عشق ( فصل دوم خواهر خوانده ) به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت پنجاه و دوم
زمان ارسال : ۱۰۳۲ روز پیش
سکوتی سنگین بر فضا حاکم بود و نیما با نگاهی مسترس و منتظر چشم به لبهای ستاره دوخته بود. ستاره زبان روی لب کشید و چند بار لبهایش بیصدا باز و بسته شد و صدا در گلویش خفه شده بود.
- من... من الان نمیتونم حرفی بزنم. فرصت میخوام.
نیما نفس ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
گوگولی
40عالیه ولی دلیل نمیشه مرد هرکاری کنه واس دختر اُفت داره حقوق زن ومرد یکسانه ن جدا این طرز فکر جامعه اَسف بارمونه ک فرق میزاره