پارت شصت :


- این پسره اسمش مهرانه، بِستی خودمه. دست به فایتش معرکه‌ست، یه خرخون عوضیه که همش یه کتاب برای ورق زدن دستشه.
مهران به ژولیدگی موهاش توی کادر دوربین نگاه می‌کرد؛ به گلگون سرخی روی گونه‌اش که نشونه‌ی خون مردگی بود.
بنظرش عجیب می‌اومد که همزمان یه دختر بلوند و یه پسر تیره پوست و یه پسر بور تپل خارجی بهش همزمان از یه دریچه زل زدن؛ انگار توی ذهن هر سه‌نفرشون افکار مشترک و گنگی ر

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۱۵ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۹ ساعت پیش تقدیم شما شده است.
نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • moon( فنsh.f.f)

    2

    لامصب های ماچ کردنی یکی بند کفش های اشکانو ببنده براش ( چرا همش فک میکردم رابین یا مهران اینکارو براش میکنن؟؟!)🥲

    ۱ ساعت پیش
  • زن اشکان

    0

    خودم براش میبندم🥺🤍

    ۳۲ دقیقه پیش
  • moon(فن sh.f.f)

    0

    اشتراک دردناک اب جوب بین اشکان و متیننننن🥲🥲

    ۱ ساعت پیش
  • moon(فن sh.f.f)

    0

    آرش و طاها نبودن یعنی هنوز وارد رفاقت نشدن هوم؟؟؟

    ۱ ساعت پیش
  • moon(فن sh.f.f)

    0

    این خارجکی ها هم ما هستیم ؟؟؟؟ که به از نیما فانتزی میخواییمممم؟؟؟؟ نه خدایی نگااااا

    ۱ ساعت پیش
  • moon( فن sh.f.f)

    0

    یا جعفر بن صاااااااادققققق جبار بن محمممممدددد یا *** زاده های کل کشور نریمان چی میگه این وسطططط

    ۱ ساعت پیش
  • Shشین

    0

    نه ابهت مهران ت فصل اول و نه ت فصل سوم...🤣

    ۱ ساعت پیش
  • Shشین

    0

    ورود نریمان آشغال ک فقط مایه عذابه چ واس زن و بچه خودش چ غریبه 🔪

    ۱ ساعت پیش
  • Shشین

    0

    اخخخ همه اون دبیرستانیای عوضی و لاشی فدای نیما...🥲💗

    ۱ ساعت پیش
  • Shشین

    0

    ولی نیمایی ک بعد دعوا هم جذاب و...اره 🥲💖

    ۱ ساعت پیش
  • Shشین

    0

    ولی منظورشون از احضار روح و عقاید و.... چیه؟

    ۱ ساعت پیش
  • پروا

    2

    ری اکشن نیما با دیدن ماشین باباش چیه؟؟این خیلی هیجان انگیزه

    ۲ ساعت پیش
  • Sety

    2

    آیا پسرا میتونن یه ثانیه نفس راحت بکشن؟ (جواب:قطعا نه، هر دقیقه یه اتفاق و حادثه و هیجان جدید در راههه🙂)

    ۳ ساعت پیش
  • .....

    0

    خوشحالم که مهران هست و میتونه جلوی دعواهای رابین و اشکان رو بگیره... جلو دوربین هول کرد وگرنه انگلیسیش عالیهههه😁😁

    ۳ ساعت پیش
  • زهرا

    1

    فقط میتونم بگم پراام چقد عجیب شد

    ۵ ساعت پیش
  • شهرام فرزین

    3

    مثلا چرا الان تموم شد مثلا چرا ما نمیریم به حال مثلا چرا سریع گذشته تموم نمیشه مثلا چرا از شیوا و بازی فوتبال دیگه خبری نیست مثلا چرا فقط یدونه پارت دادی مثلا چرا من باید تا دو روز دیگه صبر کنم چرااااا اخه چرااااا اخه من دلم میخواد فقط از شیوا شهرام و فرزین حرف بزنن فقط

    ۵ ساعت پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.