تنیده به درد به قلم آوا موسوی
پارت سی :
با بغض و استرس در آینه ماشین نگاهش کردم. هنوز هم دنبالم می آمد و حتی برایش مهم نبود که فهمیدهام. لعنت به من احمق که مسیر خلوت را انتخاب کرده بود. اگر از اتوبان رفته بودم نمیتوانست بلایی سرم بیاورد.
بدون اینکه نگاه از روبه رو بگیرم، موبایلم را از کنار دنده برداشتم. ترسیده بودم، آنقدر زیاد که یاد نداشتم تاکنون چنین حسی را تجربه کرده باشم. با دستانی لرزان موبایل را گرفتم و اولین کاری ک
مطالعهی این پارت حدودا ۱۲ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۵ ساعت پیش تقدیم شما شده است.
الی
0وایی خیلی قشنگ اعتراف کرد🥺
۵۵ دقیقه پیشنفس
0وای چه رمانتیک و جذاب قند تودل آدم میشه ولی وقتی به بعدشفکر می کنم 😢می گیره خیلی سخته ممنون عزیزم
۲ ساعت پیشزهرا
7یه پارت قبول نیست بخدا مگه نه بچه ها؟؟
۳ ساعت پیشراز
3آره والا بانو پارت بده بچه ها لایک کنید نظر بدین هدیه بگیریم
۲ ساعت پیشزهرا
0همه باهم پارت بزارررررر😎🤣🤣
۲ ساعت پیشگلی
0اخیییییی سرگرد😍ویژگی هاش حتی ابزار علاقه هاش دقیقا مثل اسمشه حالا شماها دلتون برای این قسمت ضعف رفت من دلم برای مکالمه باباش و سایه یه نیمچه خوشحال شدم 😭💘
۲ ساعت پیشتیسراتیل
0فقط خدا میدونه چقد عاشق این رمانم 😍از وقتی تو رمان طاعون زده بهش اشاره شده کلی مشتاق بودم بخونمش مرسی از نویسنده گلش، اگه میشه روزای پارت گذاری رو بیشتر کنید ممنون میشم 💕🌱.
۲ ساعت پیشراز
1ای جوووون ابراز علاقه سرگردی تا باشه از این اشتباها
۲ ساعت پیشزهرا
2سایه فکر کنم بخاطر سرگرد افسرده شده حسم میگه
۳ ساعت پیشزهرا
3ای جونم چه پارت احساسی قشنگی بود خدااااا مرسی ازت
۳ ساعت پیشمحرابی
2ممنونم چه پارت زیبایب آخی چه جمله ی قشنگی گفت حامی خان. عاشقی چقدر زیباست وقتی خالص باشه
۳ ساعت پیشالی
2ای خدا چقد قشنگ ابراز علاقه کرد🥹🥹🥹
۴ ساعت پیشنیاز
3اگه اشتباه قشنگ شوهر آینده ام نباشم چی؟
۴ ساعت پیشنیاز
2وای خدا جون😍😍🥹🥹🥹 نیشتو ببند سینگلعلی
۴ ساعت پیشم.ر
2ای جان من فدای همچین ابراز علاقه 🤭😅🥰
۵ ساعت پیش
لطفا صبر کنید...
معصومه
0اره والا قبول نیست