تعمیرکار

به قلم میلاد سرداری

درام

در شهر کوچکی درون این کشور که فعلا و شاید بعدها هم دانستن نامش ضرورتی نداشته باشد، مردی شصت و پنج ساله زندگی می‌کند که شغلش تعمیر است، تعمیر چه چیز؟ تعمیر همه‌چیز. توانایی غیر قابل توصیف این مرد در درست کردن چیزهای خراب همه‌ی اهالی شهر کوچک را به شگفتی وا داشته است. هیچ‌کس نمی‌داند این مرد از کی، کجا و از چه کسی چنین مهارتی را کسب کرده است اما همه به توانایی‌های او ایمان دارند. در شهر شایع است که اگر تعمیرکار مسئولیت تعمیر چیزی را بپذیرد محال ممکن است که این مسئولیت را به درست‌ترین شکل ممکن به سرانجام نرساند. داستان از جایی شروع می‌شود که او چیزی که عملا تعمیر آن غیرممکن است را تعمیر می‌کند.


91
11,990 تعداد بازدید
256 تعداد نظر
38 تعداد پارت

38
۱۴ ساعت پیش

37
۴ روز پیش

36
۵ روز پیش

35
۶ روز پیش

2
۵۳ روز پیش

1
۵۳ روز پیش

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مریم گلی

    در پارت 3800

    آقای سرداری همیشه به نیمه پر لیوان نگاه کنید تا همیشه به امید خدا اتفاق های خوب براتون بیافته ،مثل نویسنده داخل رمان، ممنونم بابت رمان زیباتون

    ۱۲ ساعت پیش
  • میلاد سرداری | نویسنده رمان

    اینجوریه که باید به کل لیوان نگاه کرد نه صرفا نیمه پر یا خالیش. به هر حال ممنونم

    ۲۱ دقیقه پیش
  • Aa

    در پارت 3800

    👏👌⚘

    ۱۰ ساعت پیش
  • آمینا

    در پارت 3800

    بیچاره🥲

    ۱۲ ساعت پیش
  • اسرا

    در پارت 3800

    این اتفاق برای همه نویسنده هامیفته بلامنضاعه🙏

    ۱۴ ساعت پیش
  • میلاد سرداری | نویسنده رمان

    برای نویسنده‌ها عموما اتفاق خوب نمیافته. بخصوص اگه اون نویسنده من باشم!

    ۱۲ ساعت پیش
  • اسرا

    در پارت 3710

    🙏⚘

    ۳ روز پیش
  • یه آدم بدبخت

    ۱۴ ساله در پارت 3600

    فکن هزارتا سختی بکشی بچه بزرگ کنی بعد واست قیافم بیاد***بابا

    ۴ روز پیش
  • یه آدم بدبخت

    در پارت 3600

    عه چرا سانسورش کردن برا این که بدونید 😂 ادبیش میشه رفتم مستراح و عهم

    ۴ روز پیش
  • میلاد سرداری | نویسنده رمان

    چی رو سانسور کردن؟

    ۴ روز پیش
  • اسرا

    در پارت 3620

    زهره خانم چه میکنه این حریف بدبدن زمین مینداره بجزاین چیزی نبودبنویسم ممنون عالی

    ۴ روز پیش
  • آمینا

    در پارت 3600

    😳😳😳

    ۵ روز پیش
  • مریم گلی

    در پارت 3510

    چقدر خوشحال شدم که بلاخره آقا خشایار ،هاله رو بخشید ،قشنگترین قسمت رمان به نظرم همین دورهمی ۴نفره شون بود ،ممنون آقای سرداری

    ۵ روز پیش
  • میلاد سرداری | نویسنده رمان

    🌱💙

    ۵ روز پیش
  • اسرا

    در پارت 3500

    جناب میلادشماپارت قبل گفتیدآقای خشایارپرسیدشام خوردیداینجاگفتیدبهترین خاطره ناهاردرواقع بایدبگیدشام

    ۵ روز پیش
  • میلاد سرداری | نویسنده رمان

    بله من اشتباه کردم

    ۵ روز پیش
  • آمینا

    در پارت 3510

    عه منم اومدم بگم شام بود نه ناهار.😅اشکال نداره مهم دور هم بودنشون.مهم رابطه پدر دختریشونه.خشایار دیگه با حضور این مغز بادوم فکر کنم زندگیش خوش بشه

    ۵ روز پیش
  • یه آدم بدبخت

    ۱۴ ساله در پارت 3400

    فکنم رفته برا ارغوان چیزای خوشمزه بگیره مثل آمینه فک میکنم

    ۶ روز پیش
  • میلاد سرداری | نویسنده رمان

    🤗

    ۶ روز پیش
  • آمینا

    در پارت 3410

    حتما رفته براتون شام بگیره من که اینجور احساس میکنم😇

    ۶ روز پیش
  • میلاد سرداری | نویسنده رمان

    😉

    ۶ روز پیش
  • اسرا

    در پارت 3400

    ممنون جناب

    ۶ روز پیش
  • میلاد سرداری | نویسنده رمان

    🙏

    ۶ روز پیش
  • ندا

    00

    چقدر لذت بخشه ممنون آدم توداستان باشخصیتها زندگی می کنه وقتی میخونیش خشایار یه آدم خاصه نیاز به شناخت داره

    ۶ روز پیش
  • میلاد سرداری | نویسنده رمان

    💙🙏

    ۶ روز پیش
رمان های دیگر از نویسنده
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.