سیگار خود را کشیدم و به زنی که مقابلم بود خیره شدم. شخصی که مامان صدایش می کردم. زنی که از هشت سالگیم دل خوشی ازش نداشتم، چشمم به نفر بعدیش خورد و نفرت درون چشمم بیشتر شد. “پدر” فردی که لیاقت این کلمه را ندارد. آدمی که کلمه برازنده اشو پیدا نمی کنم، آخرین جمله ای که گفت پیچید در گوشم… “جای آدم های بی بند و بار در خانه من نیست، تو هم مثل مامانت برو بیرون”

ژانر : عاشقانه، هیجانی

تخمین مدت زمان مطالعه : ۶ ساعت و ۴۰ دقیقه

مطالعه آنلاین مانیا و سهند
نویسنده : یاس بانو

ژانر : #عاشقانه #هیجانی

خلاصه‌ :

سیگار خود را کشیدم و به زنی که مقابلم بود خیره شدم.

شخصی که مامان صدایش می کردم.

زنی که از هشت سالگیم دل خوشی ازش نداشتم، چشمم به نفر بعدیش خورد و نفرت درون چشمم بیشتر شد.

“پدر” فردی که لیاقت این کلمه را ندارد.

آدمی که کلمه برازنده اشو پیدا نمی کنم، آخرین جمله ای که گفت پیچید در گوشم…

“جای آدم های بی بند و بار در خانه من نیست، تو هم مثل مامانت برو بیرون”

مقدمه:

زرد است که با درد هماهنگ شده است

تلخ است که هم رنگ حقایق شده است

عاشق نشدی وگرنه میفهمیدی

پاییز بهاریست که عاشق شده است

.

.

پک عمیقی به سیگار توی دستم زدم و به زن روبروم خیره شدم کسی که مامان صداش میکردم

زنی که از هشت سالگیم ازش متنفر بودم چشمم به نفر بعدیش خورد و نفرت تو چشمم بیشتر شد "پدر"هه لیاقت کلمه پدر نداره کسی که هه صفت برازندنشو پیدا نمیکنم اخرین جمله ای که گفت پیچید تو گوشم

"جای ادمای هرزه تو خونه من نیس توهم مثل مامانت گمشو"

هنوز تو شُک جملشم!!من؟به من گفت هرزه من که با یه پسرم تاحالا حرف نزدم؟منی که تو عمرم انگشتمم به انگشت نامحرم نخورده؟از نظر اون من هرزه بودم و نمیدید خودشو.

با یاداوری اینکه از هم جدا شدن دیوانه وار قهقه زدم انقدر صداش بلند بود که توجه چند نفر بهم جلب شد اما خندم قطع نشد و دوباره به عکس نگاه کردم کم کم خندم محو شد

و تصویر دخترکی مو بلند که مردی موهاشو با ماشین از ته زد تو ذهنم پررنگ شدتصویر دخترک پررنگ تر شد گریه میکرد والتامس میکرد موهاشو کوتاه نکنه التماس میکرد کچل نشه اما اون مرد با تموم بی رحمی تمام موهاشو زد دخترک با دیدن خودش تو اینه جیغ زد انقدر جیغ زد که از حال رفت ولی کسی نبود به دادش برسه شراره رفته بود نادرم با معشوقش مشغول بود..........

سرمو تکون دادم تا از فکرای مضخرف اون زمان در بیام سیگار دیگه ای در اوردم و روشن کردم لعنت به هرچی ادمه نه دوست دارم زن باشم نه مرد نه از زنا خوشم میاد نه از مردا دلم میخواد یه موجودی باشم به دور این دوتا نه مثل زنا وسیله عیش و نوش نه مثل مردا به دنبال شهوت از وجود خودم متنفرم

نمیخوام نمیخوام هیچکدوم از اینا رو زندگیو نمیخوام اما از مرگم ترس دارم وقت رفتن بود دستی به مانتوم کشیدم و یه ادامس تو دهنم انداختم و رفتم سمت بیمارستان از در وارد شدم و بی توجه به نگاها تو اتاق رفتم و روپوشمو پوشیدم اومدم بیرون و سر پستم وایسادم طبق معمول تنها بودم هیچکسو نداشتم هیچکس به کسی علاقه نداشتم بلد نبودم کسیو دوس داشته باشم و البته دوست داشته بشم همه ازم فراری بودن و علتش واضح بود بخاطر دود سیگار سرم درد گرفته بود یه مسکن انداختم بالا و به بدبختی ساعات شیفتمو گذروندم و بعد اتمام ساعت کاریم یه راس با تاکسی رفتم خونه بی توجه به عمه که نگام میکرد سلامی کردم تو و اتاقم رفتم عمه ادم بدی نبود اما من از همه بیزار بودم از همه!!اعتماد کردنو بلد نبودم چون شیفت شب بودم خیلی خوابم میومد و به کمک یه مسکن خوابیدم با صدای جیغ جیغ عمه بیدار شدم کلافه بالشتو رو گوشم گذاشتم ولی صداش خیلی بلند بود عصبی شدم و رفتم بیرون داد زدم

-چه خبرته

عمه ساکت شدو نگام کرد-ابرومو بردی دختر خدا لعنتت کنه خدا لع.......

همینجور داشت نفرین میکرد که اعصابم خورد شد بهترین راه فرار بود چون جوابشو میدادم اونوقت ناراحت میشد یه تاپ پوشیدم با شلوار جین مانتومم روش انداختم موهامم لخت کردم و بعد برداشتن گوشیم رفتم بیرون

عمه-کجا؟

-هرجاا!!

عمه-کجا میخوای بری ساعت هشت شبه

برگشتم سمتش-گفته بودم از اینکه یکی چکم کنه متنفرم

منتظر جوابی نموندم و زدم بیرون با یه تاکسی خودمو به مهمونی دوره ای رسوندم رقص میتونست ارومم کنه تنها چییزی که ارومم میکرد رقص بود

وارد شدم و با وارد شدنم نگاها برگشت روم توجه نکردم و مانتومو در اوردم و تو جمعشون نشستم گیلاسی جلوم گرفته شد

+خرابی بزن کوک شی

گیلاسو ازش گرفتم و به یک باره سر کشیدم تلخیش گلومو سوزوند اما به ارامشش می ارزید هنوز کم بود به میلاد نگاه کردم که خودش دوباره برام ریخت و اونم سر کشیدم هنوز هشویار بودم قصدمم مست کردن نبود یکم خلا وجود بود که تقریبا بهش رسیده بودم

صدای اهنگو زیاد کردن و رفتم وسط خودمو از هر چی بود دور کردم و شروع به رقصیدن کردم خسته شدم یکم چیپس برداشتم و رو یکی از صندلیا نشستم نگاه خیره ارمان چندش ترین پسر جمع و البته مرموز ترینش روم زوم بود با برو پرسیدم چته؟نمیدونم چی برداشت کرد که اومد نشست کنارم

ارمان-قهرمانمون چطوره

-قهرمانتون؟هه زیادی پرویی

ارمان-نفرما مانیا خانم کمربند مش.....

-چی میخوای داری مقدمه چینی میکنی؟

ارمان-پایه یه قمار هستی؟

-چه نوع؟

ارمان-تخته نرد

-اره

ارمان-هر کی باخت؟

-اگه باختی ماشینت تا یه هفته دست منه

پوزخندی زد-اگه باختم و تو؟

-من چی؟

ارمان-باختی خودت تا یه هفته برا من

مکث کردم شرط سنگینی بود و اگه میباختم برابر بود با چیزی که نمیخواستم

ارمان-چی شد؟باختتو قبول داری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بحث غرورم اومد وسط و نمیشد کنار کشید واسه همین موافقتمو اعلام کردم قرار بر سه دست بود دو دست برنده بار اول برد که نفسم حبس شد و برا بار دوم تلاشمو بیشتر کردم و بردم و بار اخر سرنوشت ساز بود اگه میباختم بدبخت بودم همه توجهشون به بازیون جع شده بود و این باعث بهم زدن تمرکزم میشد ولی سعی کردم تمام فکرمو رو بازی پیاده کنم تو این بازی.به ساعت روبروم نگاه کردم اوووف یک ساعت گذشته هنوز هیچکدوم موفق نشدیم اعتراف میکنم بازیش فوق العادس ولی منم مانیام دست به کار شدم و شگردی که همیشه به کار بردمو انجام بدم حرکت اخرو میخواستم انجام بدم که شگردمو همید و مانع شد اه لعنت لعنت نباید ببازم اگه ببازم زندگیم به لجن کشیده میشه تلاشمو بیشتر کردم جفت شیش یه بار دیگه پرتاب کردم و بردم خودمم باورم نمیشد چه برسه ارمان هنگ نگاه تخته میکرد و دنبال مشکلی بود با صدای هیاهوی جمعیت به خودش اومد اخمی کرد به غرورش بر خروده بود از یه زن باخته هه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سویچ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با اکراه از جیبش در اورد و گذاشت رو میز خواستم برش دارم که دستشو گذاشت روش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+هفته دیگه همینجا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-همین ساعت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+همین ساعت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندی زدم و سویچو برداشتم ارمان خیلی رو ماشینشحساسبود و منم دست رو حساس ترین چیزش گذاشته بودم رفتم تو پارکینگ و ریموتو زدم ببینم کدوم ماشینه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جووووون با سانتافه هم اومده خوبه خوبه یک هیچ به نفع من ارمان خان گوشیم زنگ خورد عمه بود چند بارم تو بازی زنگ زد حواسمو پرت کرد بی صداش کردم چد ثانیه بعد دوباره زنگ زد جواب دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بله؟چرا دست از سرم برنمیداری؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدای گریون عمه اومدد-کجایی مانیا تورو خدا برگردکاریت ندارم تورو جان هرکی دوس داری برگرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اه گریه نکن چه خبرته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه-مانیا!!!صدای هق هقش رفت بالا اعصابم خط خطی شد و گوشیو ققطع کردم سوار ماشین شدم خلوتی اتوبان ماشین سانتافه اهنگ دبش چی کم داشت؟یه سرعت و یه عشق سرعت پامو رو گاز فشار دادم و دنده رو عوض کردم و برو که بریم انقدر تو خیابونا ویراژ دادم که خورشید خانم طلوع کرد و مسیر خونه رو پیش گرفتم ماشینو پارک کردم و پیاده شدم کلیدو چرخوندم درو باز کردم خواستم پامو بزارم داخل که قامت مردی نمایان شد یا خدا یعنی عمه هم اره؟دیدم مرده داره با اخم نگام میکنه سنش به سن عمه نمیخورد حالا هرچی دلش کشیده دیگه اونم زنه متقابلا اخم کرده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بده کنار داداش!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با صدای من عمه سراسیمه اومد بیرون گفت-اقا تورو خدا الان که اومده ولش کنین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مرده-برو تو اذر بانو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوهو اذر بانو بهش نگاه کردم تو اولین نگاه قد بلند و هیکلش و چشای شب رنگش خودنمایی میکرد و البته اخم غلیظ رو پیشونیش که باعث ابهت زیادش میشد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کلافه دستی به شالم کشیدم-مشتی!!داداش!!حاجی!!میخوام برم تو خونم برو کنار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی فقط دست به سینه وایساده بود و بااخم نگام میکرد عصبی شدم معمولا زود رگ عصبیم میگرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-عمو خوبی بیا برو اونور حال ندارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ضرب دستی نشست رو گونه راستم با بهت دستمو رو گونم گذاشتم وبعد به همون مرده نگاه کردم دهنمو باز کردم چیزی بگم که با لحن خشنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفت-گمشو همون گورستونی که بودی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به خودم اومدم و یکی کوبیدم تو سینش ولی حتی یه میلیمترم تکون نخورد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-گورستون ننه تو توشه کارت تموم شده بیا برو دیگه چته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به وضوح بیرون اومدن رگ صورتش و سرخ شدنش و حس کردم طوری که به خودم اومدم چسبونده بودم به دیوار حیاط و درو هم محکم بست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه-اقا تورو خدا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اذر بانو برو داخل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لحنش مخلوطی از امر و خشونت بود که تن منو لرزوند چه برسه اون عمه بی دست و پارو سریع رفت داخل برگشت سمت من و دستشو گذاشت زیر چونم و فشار داد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+فقط یبار دیگه بگو چه گهی خوردی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-گهو تو...........

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ضرب دستش اینبار رو گونه سمت چپم نشست از درد زیاد داشت اشکم در میومد ولی تحمل کردن که جلو این غریبه اشکم نریزه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داد زد-حرف اضافه بزنی قیمه قیمت میکنم گوشتتو تو مراسمت خیرات میدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوه اوه فکرشم ترسناکه حساب کن تو مراسم ختمم بجای حلوا خورشت قیمه بدن خودم خندم گرفت و پسره با دیدن خندم کفری شد خواست چیزی بگه که زودتر گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-میشه بگی نقشت تو خونه من چیه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستشو از زیر چونم برداشت و اینور و اونور سرم گذاشت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره-نقشمو میخوای بدونی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره -فرشته مرگت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-زارت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداشو بالا تر برد-خفه شو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با صداش عمه اومد بیرون-اقا!جان من ولش کنین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه اه چه اقا اقایی هم راه انداخته این پسره اسم نداره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره ازم فاصله گرفت و دستی تو موهاش کشید از فرصت استفاده کردم و رفتم سمت خونه ولی نمیدونم یباری چی شد سرم گیج رفت و با گرفتن دستم به دیوار خودمو نگه داشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه-الهی قرربونت برم چی شدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-هیچی خوبم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوباره دستمو ول کردم اما حفظ تعادلم سخت بود به کمک دیوار تا اتاقم رفتم فکر کنم بخاطر دیشبه معده خالی ودکا بخوری همینه دیگه از ناهار که نخورده بودم شده بود قوز بالا قوز معدم درد گرفته بود یکم رو تخت خوابیدم دیدم دردش بهتر نمیشه ناچار شالمو انداختم رو سرم رفتم پایین اه اه این پسره که هوز اینجان رفتم سمت در که گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+کجا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-به شما ربطی داره؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه لبشو گاز گرفت-مانیا!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستی به معنای برو بابا تکون دادم و رفتم بیرون دستم رفت سمت در که یکی هولم داد و رفتم تو در

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-هی وحشی!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+یه بار بهت میگم کجا مثل ادم جواب بده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-به تو چه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستشو گذاشت رو گردنم و فشار داد-چی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-عوضی خفم کردی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فشار ستشو بیشتر کرد-بنال دیشب کجا بودی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سر قبرت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

انقدر فشار دستشو زیاد کرد که مرگو داشتم به چشم میدیدم و کبودی صورتمو حس میکردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+کجا بودی دیشب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بزور چند تا نفس کشیدم اشک تو چشام جمع شده بود داشتم خدافظی مکردم که صدای عمه اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه-اقا تورو خدا ولش کن داره میمیره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با ضرب دستشو از رو گردنم برداشت نتونستم وزنمو تحمل کنم و نشستم رو زمین سرم افتضاح درد گرفته بود درد معدم کم بود اینم اومد از طرفی انقدر محکم گلومو فشار داده بود که اب دهنمو که قورت میدادم گلوم درد میگرفت عمه زد تو سر خودش و اومد سمتم و دستشو کشید رو صورتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه-الهی بمیرم برات چی شدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستشو پس زدم و سعی کردم بلند بشم ولی چشام سیاهی رفت باز بستش کردم و بلند شدم دوباره همون شکلی شد حس کردم کل ادما دارن دور سرم میچرخن و هی دورش زیاد میشه کم کم حس میکردم سر و پا شدم و به یک باره حس پرتاب شدن و بعد حلقه شدن دستی دیگه چیزی نفهمیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداهایی رو اطرافم میشنیدم ولی توان باز کردن چشممو نداشتم تمام نیرومو به کار انداختم و انگشتمو تکون دادم چشامو باز کردم همه جا سیاه بود بستمو دوباره باز کردم دیدم کم کم واضح شد دیوارای سفید و تابلو دختری که به علامت هیس انگشتشو رو دهنش گذاشته بود نشون ازبیمارستان میداد ولی بیمارستان چکار میکردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+الهی دورت بگردم بالاخره چشاتووباز کردی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به زن بغل دستیم نگاه کردم این که عمه بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-من اینجا چکار میکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+قربون چشات برم که بعد یه هفته باز شدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مغزم سوت کشید یه هفته هس من بیهوشم ولی چجوری یادمه رفتمم مهمونی ماشین خونه پسره دعوامون معده دردم خفه شدنم و......واااااااای

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-امروز چند شنبس؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه-جمعه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-واااااااای ساعت چنده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه-شیش برا چی قربونت برم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه لعنت بگو الان وقت بیهوش شدن بود سعی کردم بلند بشم که صدایی بغل دستم گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+بلند نشو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با نفرت به کسی که هنوز اسمشم نمیدونستم نگاه کردم ولی اون بیخیال سرممو چک کرد چیزیم تو نسخه نوشت رومو گرفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-عمه من باید برم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه-نمیشه عزیزم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-عمه کار دارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه-عزیزم حالت هنوز خوب نیس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داد زدم-میگم میخوام برم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بدتر از من اون داد زد-میبری صداتو یا با قرص خفش کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برا کاهش عصبانیتم چشامو باز و بسته کردم-کی مرخصم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندی زد-فعلا هستی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوووف گوشیمو از میز بغل دستس برداشتم و شماره صنمو گرفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+بله؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سلام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+سلام عزیزم خوبی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-مرسی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+مهمونی شبو هستی دیگه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-پابرجاس؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-یکاری برام میکنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+چی عزیز بگو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه خیلی لوس بودد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-شماره ارمانو میخوام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنده ای پر عشوه ای کرد-شیطون شدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-میفرستی یا از یکی دیگه بگیرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+باش باابا عصبی نشو اس میکنم برات عزیزم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خدافظ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ببین مانیا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بله

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+امشب اسپرت بپوش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خدافظ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گوشیو قطع کردم سه ثانیه بعد صدای اس اومد خواستم شماره رو بگیرم که گوشی از دستم کشیده شد به پسره نگاه کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-هی بده من

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+خرابی ولی درستت میکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خراب جد و ابادته بده من

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+رعایت حالتو میکنم دندوناتو تو دهنت خورد نمیکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اه بده من عمو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+حداقل جلو عمت خجالت بکش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-مگه چکار کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندی زد-هیچی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کلافه شدم داشتم دیونه میشدم عادت به شنیدن حرف زور نداشتم حالم بد بود با لحن ارومی گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اصلا تو کی هستی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندی زد و با لحن مسخره تر از خودش گفت-سهند ایرانی 31ساله از شیراز

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از تعجب گوشام دراز شد من فکر کردم خیلی که داشته باشه 27هس 31نه باباخوب موندی انگار قالی کرمونی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+گوش کن ببین چی میگم دختر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرشو نزدیک اورده بود و اخمش غلیظ بود راستشو بگم ازش میترسیدم اب دهنمو صدا ار قورت دادم که گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+فقط بشنوم اذر بانو رو اذیت کردی دمار از روزگارت در میارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-عمه رو از کجا میشناسی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+لباساتو عوض کن تا کارای ترخیصتو میکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منو با یه دنیا سوال تنها گذاشت ورفت ای خدا اینو عمه از تو لپ لپ پیدا کرده ایا؟یا از چراغ جادو در اومده غول چراغ جادو هس ارزو میکنم براورده میکنه یوهاها

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از جام بلند شدم و مانتومو پوشیدم عمه اومد داخل و دنبالش رفتم رسیدیم به همین غول چاغ جادو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-هی عمو!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشم قرنه وحشتناکی بهم رفت-ادبم نداری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-گوشیمو بده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+فعلا پیش من میمونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفت بیرون کثافط بزغاله دلم میخواست دهنمو باز کنم هرچی از دهنم در میاد بارش کنم عمه برگشت سمتم و بالحن عاجزانه ای گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه-تورو خدا سر به سر اقا نذار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اه جمع کن اقا اقا راه انداختی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه-مانیا تورو خدا کار دست خودت نده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-عمه این کیه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه-بیا بریم منتظرمونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودش رفت ناچار دنبالش رفتم سهند با دیدنمون به راننده اشاره کرد اونم پیاده شد درو برا عمه باز کرد و عمه سوار شد منم با ایشی پشت سرش سوار شدم و سهندم جلو نشست و به راننده اشاره کرد حرکت کنه طبق عادتم زانومو چسبوندم به صندلی جلو رفتم پایین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه چشم قرنم داد سهندم سری از تاسف برام تکون داد و به راننده ادرس داد وقتی رسیدم بدون حرفی پیاده شدم و رفتم تو اتاقم حموم کردم تا بو بیمارستان از تنم خارج بشه و یه نیم تنه با شلوار تنگ مشکی پوشیدم و رفتم پایین اه این پسره که هنوز اینجان حتی سرشو نیاورد بالا نگام کنه منم بهش توجهی نکردم و رفتم تو اشپزخونه و یه تکه کیک خوردم ای خدا حالا بدون گوشسم چکار کنم کیکو گذاشتم رو میز و رفتم بیرون سرش تو لپتابش بود جلوش وایسادم عکس العملی نشون نداد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اهای!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چیزی نگفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-هی عمو با توام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بازم سکوت کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-جناب ایرانی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بدون که حالتی تو نگاش بده شروع به تایپ کردن کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اه باتوام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+لباستو درست کن بعد حرف بزن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهی به لباسم کردم وا مگه چش بود اصلا اینکه همش سرش پایین بود چجور منو دید زده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-گوشیمو بده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چیزی نگفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اه گوشیمو بده لباسمو درست میکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بازم سکوت کرد بدون تلفن کارمو انجام میدم رفتم تو اتاق و مانتومو پوشیدم شالمم سرم انداختم ارایشمم تکمیل کردم و بعد برداشتن سویچ رفتم بیرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+کجا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-هرجا که تو نباشی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+دلت نمیخواد که این دفعه یک ماه بیهوشت کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-مشکلت اینه فقط زور میگی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهی به اطراف کردم که خودش گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+یه بار تذکر میدم بار بعد تاوان میدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-هه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+خم به ابروی اذر بانو بیاد حسابتو میرسم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-برو بابا دلت خوشه ها

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لپ تابشو گذاشت کنار و چشاشو ریز کرد نگام کرد حس میکردم تو اتاق بازجوییم سهندم باز پرس برا خلاص شدن از نگاهش تصمیم به رفتن گرفتم نمیدونم با چه سرعتی اومد و درو قفل کرد که هنگ موندم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چکار میکنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+این عادلانش بود چیزی غیر چشم بشنوم از دفعه بعد تو اتاقتت حبسی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-باز کن اینو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندی زد و کلیدو انداخت تو جیبش و رفت دوباره با لپ تابش کار کرد از حرصم شروع به ضربه زدن به در کردم ولی نمیشد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بده من کلیدو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ااصلا انگار من وجود ندارم رفتم جلو از حرصم یه حرکت زدم زیر لپ تابش که افتاد زمین و شیش هزار تکه شد اخیش دلم خنک شد با خوشحالی به سهند نگاه کردم جوری داشت نگام میکرد انگار داره به یه اسکول نگاه میکنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-شعورت تا همین حده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به ساعت نگاه کردم داشت دیر میشد نشستم رو مبل جلوش و با لحن مظلومی گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-جناب ایرانی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرشو اورد بالا و با اخم همیشگیش نگام کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-میشه درو باز کنی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+کجا میخوای بری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ناچار سویچو گرفتم بالا-ماشین دوستمو بهش بدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مکثی کرد و گفت-ادرسو بده میگم براش ببرن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نمیشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مشکوک نگام کرد-دروغ گفتی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نه بخدا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+خوب؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-شرط بندی بود قرار بود یه هفته دستم باشه الانم وقت ندارم باید برم بهش بدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کتشو برداشت وبلند شد-باهم میریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-یعنی تو هم میای؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نووچ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+پس نمیخوای بهش بدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بخدا دوساعت نشده برمیگردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-یک ساعت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+شد یک ساعت و یه دقیقه..........

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نمیشه زود برمیگردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ببینیم و تعریف کنیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-عاشقتم بده کلیدو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخمشو غلیظ کرد که به غلط کردن افتادم در باز کرد و اشاره به ساعتش کرد بعد از جلو در کنار رفت خرسند از پیروزیم رفتم بیرون و سوار ماشین شدم اخی حیفت نتونستم لذت ببرم ازت با سرعت سمت پاتوق رفتم و ماشینو پارک کردم با داخل رفتنم نگاها برگشت سمتم و اول همه صنم اومد سمتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صنم-دیر کردی دختر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میلاد-صنم خانم حالا اجازش بده بیاد داخل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صنم کنار رفت با چشم دنبال ارمان گشتم ندیدمش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-کجاس؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+دنبال منی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بهش نگاه کردو سویچو گرفتم سمتش-بیا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+خوش گذشت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نه نحصیش دامنمو گرفت یه هفته بیهوش بودم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالت نگاش عوض شد-شوخی میکنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به ساعتم نگاه کردم دلم نمیخواست برم حداقل میشه چند تا پیک بخورم بعد برم سمت میز رفتم و جرعه ای از گیلاس اماده خوردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میلاد-چته چند وقته نامیزونی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چیزی نیس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میلاد-بیمارستان نیومدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-گفتم که یه هفته بیهوش بودم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میلاد-ولی میگفتن استفاء دادی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تعجب نگاش کرد-من؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میلاد-اره منم تعجب کردم ولی برزگر برگه رو نشونم داد راس میگفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-مگه میشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میلاد-حالا که شده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یعنی کار اون پسره سهنده ؟ولی چرا اصلا ان چجوری اومد وسط زندگی من سومین پیکمو خوردم هنوز هوشیار بودم ساعت داشت میگذشت ولی قصد رفتن نداشتم تنم یاری نمیکرد برم ساعت 1بود که تصمیم به رفتن گرفتم من که اب از سرم گذشته بود چه یه وجب چه صد وجب بدختی اینجا بود نه ماشین داشتم نه گوشی برا تلفن زدن هه اوضاع جالبی بود سیگاری اتیش زدم و همینجور که پک بهش میزدم شروع به رفتن کردم یکی دوتا سه تا......انقدر اتیش زدم که رسیدم سر خیابونمون سیگارو انداختتم و باپام لهش کردم در خونمون سهند وایساده بود و با تلفن حرف میزد عمه هم اونور ابغوره گرفته بود سهند چشمشو چرخوند و دیدم و با سرعت اومد سمتم و بازوهامو گرفت تو دستش با اون دستش سومین کشیده رو زد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+من به تو چی گفتم دختر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-حالم خوب نیس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+از بو گند دهنت معلومه کجا بودی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شروع به قهقه زدن کردم کاراش برام خنده دار بود سری از تاسف برام تکون داد و با یه حرکت سمت خونه کشیدم و بی توجه به نگاه نگران عمه رفت سمت حموم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه-اقا تورو خدا ولش کنین غلط کرد اقا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفت تو حموم درم قفل کرد ترس به بدنم سرازیر شد تازه فهمیدم تو چه وضعیتی هستم تا بخودم بیام اب یخو باز کرد و هوش از سرم پرید لرز بدی به تنم افتاد و دندونام بدون وقفه به هم میخوردن سهندم راس راس نگام میکرد حال کنار کشیدن نداشتم صورتم کم کم داشت کبود میشد که سهند ابو بست و رفت سمت اتاقم و پتو رو پیچید دورم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-ادم شو مانیا ادم!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سردمه!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بی توجه به مشتای عمه که به در کوبیده میشد پنجره هارو بست و شوفاژو روشن کرد میدیدم داره یکاری میکنه ولی نمیفهمیدم چکار و کم کم هوشیاریمو ازدست دادم و خواب رفتم با حس دستمال خیسی رو پیشنویم چشامو باز کردم عمه بالا سرم بود سهندم دور تر داشت بااخم نگام میکرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه-بهتری مادر؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خواستم تکون بخورم که چشمم به سرمتو دستم خورد عمه نگاهی به سهند کرد و به بهونه اب پرتقال اتاقو ترک کرد سهند هنوز اخم داشت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-استفاء ناممو تو نوشتی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بیخیال گفت-اره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اونوقت به چه اجازه ای

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند بهم نزدیک شد و سرنگی تو سرم خالی کرد اوووف قدرت کم محلی کردنش عالی بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-شکوندن لپ تاب یه طرف کار زشت دیشبتم یه طرف هرکدوم تنبیه خودشو داره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-برو بابا دلت خوشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-رو ادبت بیشتر باید کارشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-یه سوال بپرسم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-بپرس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-تو چجوری پیدات شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چیزی نگفت و با سرم ور رفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-جواب ندادی!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-گفتی بپرسم منم گفتم بپرس قرار بر جواب دادن نبود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نوووچ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-بهتری؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-خوبه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفت سمت در و کلیلدو از توش کشید وای خدادوباره میخواد قفل کنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چکار میکنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-هرکاری یه تنبیه داره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ولی.........

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-حق بیرون رفتن نداری حق تلفن زدنم نداری این تازه بخاطر شکوندن لپ تابه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بابایکیشو برات میخرم بیخیال

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندی زد و رفت بیرون و صدای چرخش کلید اومد یکی زدم تو سر خودم بگو اخه دختر نونت کم بود ابت کم بود سربه سر این غول بی شاخ و دم گذاشتن چی بود دیگه اوووف از رو تخت بلند شدم و پنجره رو باز کردم داشت تو حیاط با عمه حرف میزد و عمه هم فقط میگفت چشم چشم نگاشو اورد بالا که سریع خودمو کشیدم کنار صدای جیغ لاستیکاش خبر از رفتنش داد از بیکاری زیاد لاکامو پاک کردم و یه لاک قرمز زدم و شروع به طرح زدن روش کردم بیکارم دیگه با ذوق به ناخونام نگاه کردم خیلی خوشکل شده بودن یه لباس رنگ لاکم پوشیدم و با لذت خودمو تو ایینه برنداز کردم چی افریدی اوس کریم دمت گرم تا شب سیصد بار لاکمو پاک کردم و هی لاک زدم تا اخریش که ترکیب مشکی و سرمه ای بود خیلی دوسش داشتم لباسامو عوض کردم و باهمون شکم گرسنه خوابیدم یعنی راه دیگه ای نداشتم حس زخم بستر پیدا کردم و چشاموباز کردم ساعت 6بود به هوا نگاه کردم افتاب داشت غروب میکرد اوووف چقدر خوابیدم این اقا قصد باز کردن این درو نداره ایا؟گوشامو تیز کردم که صداش اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-یعنی چی اذر بانو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه-بخدا من فقط به حرف شما گوش کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-اوووف

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هه بازم یه چیزی طبق مرادش نیس به درک تو طاقچه پنجره نشستم و سرمو تکیه دادم بهش سردی شیشه حالمو خوب میکرد صدای باز شدن در اومد توجه نکردم که قدماش نزدیکم شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-بیداری؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

توجهی نکردم و به ریختن قطره های بارون روی شیشه پنجره نگاه کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-پاشو غذاتو بخور

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نمیخوام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عکل العملشو از تو شیشه میدیدم که دستشو تو موهاش کشید و یه دور دور خودش چرخید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-مانیا نمیخوام بهت زور بگم پس پاشو غذات بخور

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-گرسنه نیستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-اگه الان نخوردی تا فردا شب حق خوردن چیزیو ندارری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-درک

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با یه حرکت دستشو کشید زیر سینی غذا و همش ریخت رو زمین پوزخندی زدم و چیزی نگفتم عصبی شده بود از صداش مشخص بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-انگار لیاقت محبت نداری پس تو همین اتاق بمون تا بپوسی!!دختره خیره سر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفت بیرون دوباره چرخش کلید چی شد یباری زندگیم بعد یه هفته به این تبدیل شد از کجا یهو پیداش شد که یه هفته منو بیهوش کرد اصلا این کیه عمه رو از کجا میشناسه اذر بانو یعنی چی اینا صدای پا بعد اومدن عمه اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه-مانیا عمه تورو خدا بیا غذا بخور بیا برات دوباره اوردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نمیخوام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه-مانیا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کنترلم از دست دادم و داد زدم-دست از سرم بردار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدای شکستن چیزی اومد رومو برگردوندم سهند گلدون رو میزو شکونده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-نمیخواد غذا رو ببر بیرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عمه اطاعت کرد و غذا رو برد بیرون سهند انگشتشو به نشونه تهدید جلو اورد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-شکستن تو هم مثل این گلدون راحته پس مواظب رفتارات باش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خستم کردی میخوام برم بیرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-هه فعلا باید حبس بکشی تا ادم بشی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ببین بارون میاد برم زود برمیگردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-دیگه بهت اعتماد ندارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-عمه هم با خودم میبرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-یه بار گفتم نه یعنی نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چرا از کارم ااستفاء داددی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-این چیزا به تو ربطی نداره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ما با اون کار زندگی میکردیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-مهم نیس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-یعنی چی مهم نیس خوب یکیتون حرف بزنین ببینم چه خبره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-صداتو بیار پایین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-پوووف

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-مانیا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-هن؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-میگن بله

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-حالا بلفرض که بله چی بهت رسید داش سهند

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخمشو غلیظ تر کرد-مانیا یه دختر این شکلی حرف نمیزنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اه حالا اینم شد دبیر دینی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-تو ادم نمیشی نه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نچ من حوام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از جاش بلند شد و رفت سمت در اتاق

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-باز میخوای درو قفل کنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-قول بدی دختر خوبی بشی نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-یعنی چی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-واضحه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-باید چکار کنم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-چکار نباید بکنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اووووووف

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خواست از در بره بیرون که صداش زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-داش سهند!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وایساد ولی برنگشت مجبوری ادامه دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-میخوام برم بیرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-فردا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-الان بارون میاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-تا فردا ادامه داره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-لطفا!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-میتونی فردا بری تا قبل شیش هم خونه ای

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همینم غنیمته رفت بیرون ولی درو قفل نکرد به یه چیزی پی بردم اونم این که به پرو بالش نپیچی به پرو بالت نمی پیچه و این میشه راز موفقیت یوهووو دلم کشید برم بیرون لباس خوابمو با یه تاپ سفید و شلوار مشکی عوض کردم ولی پشیمون شدم و یه تیشرت با شلوارم پوشیدم و رفتم پایین چشمم به قابلمه رو گاز خورد رفتم سمتش که صدای سهند اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-حق خوردن اون غذا رو نداری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گه تو شانس بگو دختر مرض دااری ناز میکنی غذا تو بخور الان باید گشنگی بکشی دست برد سمت سر قابلمه ولی با یاد اوری قیافه ترسناک سهند ترسیدم و دستمو عقب کشیدم و رفتم سمت یخچال.یخچالم به کمد گفته بود زکی هیچی توش نبود غیر یه بطری اب ابو برداشتم که سر کشیدم که سهند عین اجل معلق پشت سرم ظاهر شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-لیوان!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دهنه بطریو به دهنم نزدیک کردم ویه قلوپ خوردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اینجوری کیفش بیشتره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-ابو خالی میکنی دهنشو میشوری دوباره پرش میکنی میزاری یخچال

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-هوووو همشو انجام بدم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-سریع

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه درصد محبت تو حرفاش نیس تو باید میرفتی پلیس میشدی قربونت برم همه مجرما از ترسشون اعتراف میکردن والا بخدا کارایی که گفته بود و تکرار کردم و رفتم تو حال و خودمو رو مبل پرت کردم عمه چشم قرنم داد ولی بی توجه بهش کنترلو برداشتم و تلوزیونو روشن کرد چشمم به لپتاب رو میز افتاد جووون یکی دیگه خریدی ایول بابا تو دیگه کی هستی اونوقت من گوشیم....گوشیم کجاس؟......اه هنوز دست این منگوله نشست رو مبل روبروم و پاشو رو اون یکی انداخت و باخام به نقطه ای خیره بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-جناب ایرانی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-بله

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مکثی کردم وسریع گفتم-گوشیمو میدی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اه بده دیگه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-گفتم نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شیطونه میگه.......شیطونه غلط میکنه والا بخدا میخواد منو وسوسه کنه کار دیگه ای خو نداره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تلویزونای ایرانم که هیچی نداره یه ادم سرطان داره عشقش ولش کرده از بدبختی و بی پولمی داره میمیره اسمش گذاشته شاید برا شما هم اتفاق بیافته خوب انتر برا عمت اتفاق بیافته والا بخدا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خاموشش کردم و نشستم کنار سهند نشستم صفحه لپ تابشو برگردوند

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-میگم داش سهند

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-بله

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ناتا بگی من باس چه بکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند سری از تاسف تکون داد و گفت-میشه بگی من باید چکار بکنم تکرار کن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نچ همون دیگه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-چی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-میشودد بگویی بنده باس چه کای انجام بدهم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-باس نه باید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خوب؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همینجور که با لپتابش کار میکرد گفت-قراره چکار کنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تاحالا دقت نکرده بودم چقدررر صداش قشنگه ادم تو حس بیانش میمونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-برگه استفامو که تحویل دادی حبسمم کردی گوشیمم که گرفتی تفریحم که ندارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-حتما به نفعت نبوده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اهان بعد چی به نفع بندس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سهند-وقت خوابته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-مگه من بچم که وقت خوابمه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.