داستان درباره دختری به اسم دیاناست.. دختری که مثل همه دخترا هزارتا افکار و رویاهای دخترونه داره..دختری که مجبور میشه تن به ازدواج بده..ازدواج با شخصی که...

ژانر : عاشقانه، اجتماعی

تخمین مدت زمان مطالعه : ۳ ساعت و ۴۱ دقیقه

مطالعه آنلاین اقيانوس چشمات
نویسنده : نيلوفر مهراني

ژانر: #عاشقانه #اجتماعی

خلاصه :

داستان درباره دختری به اسم دیاناست.. دختری که مثل همه دخترا هزارتا افکار و رویاهای دخترونه داره..دختری که مجبور میشه تن به ازدواج بده..ازدواج با شخصی که...

مقدمه

حـــــــرف بـــــزن…

صدايت را دوست دارم

بگو..

فقط بگو..

چــه فـــرق دارد

از مـــن ،

از تـــو

از بــــاران

در آغــوشــم بــگــيــر

و در گــوشــم

از مـــانـــدن بــگـــو

از دوستت دارم هايي بگو

که از شنيدنش دلم بريزد !!

گـــونـــه هــاي خــجــالــتــي ام رنــگ بــگــيــرد

از دلبري چشمهايت بگو

که چگونه دلم را هوايي کرده

از هــرچــه خــودت مــيــخــواهـي

از خـــودت بـــگـــو

چـــه فــرق دارد از چـــه

فـــقــــط بـــگــــو

حـــرف بـــزن

عاشقانه صدايت را دوست دارم..

اقيانوس چشمات ?

??ديانا صالحي??

- ديانا..عزيزم؟؟؟

اخمامو توهم کشيدمو گفتم..

- ساتيار لطفا در اون گاراژو ببند ببينم چه غلطي ميکنم..

- خب بابا..

کلافه طول و عرض اتاقو طي ميکردم..عصبي دستي به موهاي بلندم کشيدمو گفتم

- ساتي چاره اي نداريم...بايد اعلام ورشکستگي کنيم..

اين دفعه نوبت اون بود..از جاش بلند شد و داد زد

- ديانا ميفهمي چي داري ميگي؟..

بلند تر از اون داد زدم

- چاره اي داريم؟؟؟؟؟...نکنه انتظار داري با کسي که نميدونم کيه ازدواج کنم؟..ها؟..تو اينو ميخواي ساتيار؟؟..تن به ازدواج با مردي بدم که نميشناسمش؟

- خب ي جوري نيرومندو قانعش ميکنيم..

- چرا چرند ميگي؟..کم تلاش کردم؟..مرغش ي پا داره مرتيکه..نميدونم چرا انقدر دلش ميخواد منو پسرشو چفت کنه..

اومد سمتم بغلم کرد و سعي کرد ارومم کنه..

- قشنگم؟..خودتو اذيت نکن..مگه تا اخر ماه بهمون وقت نداده؟..پس فعلا اروم باش..زنگ بزن به نسيم باهم بريد ي کم خوش بگذرونيد..

ازش جدا شدم..عصبي گفتم

- تو اين موقعيت؟..بايد دنبال ي راه باشيم..

- ديانا؟..

- چيه؟..

- ي چيزي ميگم..ولي عصباني نشو..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اگه ميدوني عصباني ميشم نگو..چون به قدر کافي عصبي هستمو دلم ميخواد پاچه ي نفرو بگيرم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بيا بشين تو..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روي تخت نشستيم..از شدت عصبانيت با انگشتام بازي ميکردم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اين تنها راهيه که به نظرم ميرسه ي تير و دونشونه.. نه تو ازدواج ميکني و نه شرکت ورشکست ميشه..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ساتيار طفره نرو..برو سر اصل مطلب..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ببين عزيزم..خودت ميدوني که چقدر برام عزيزي..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خــــــــب؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- با پسره اشنا شو..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با شدت از جام بلند شدم و جيغ زدم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چـــــــــــــــــــــي؟..اين راهت بود؟..واقعا که ساتي..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ي ديقه به حرفم گوش کن..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- حرفتو زدي..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- عزيزم لطفا به حرفم گوش کن..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمامو بستم..نفس عميقي کشيدمو سعي کردم اروم بشم..ساتيار که ديد اروم تر شدم گفت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- باهاش اشناشو..کاري کن که اون تورو نخواد..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ساتي..خودت ميدوني که ديانا عوضي بازي تو کارش نيست..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- دِ خوب چيکار کنيم؟..شرکتي که با جون کندن به اينجا رسونديمو دو دستي تقديم کنيم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گوشيمو برداشتم..تصميممو گرفته بودم..چاره اي نداشتم..بغض تو گلومو به سختي قورت دادم..اين درست ترين کاره..ساتيار ازم پرسيد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چيکار داري ميکني؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گوشيمو دم گوشم چسبوندمو گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- کار درستو..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداي نيرومند تو گوشم پيچيد..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- به به سلام خانوم صالحي..زودتر از اينا منتطرت بودم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سلام جناب..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تصميمتو گرفتي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بله..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- مشتاق شدم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- قبوله..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- افرين..بهترين تصميمو گرفتي..پسرم فردا شب از کانادا بر ميگرده..اميدوارم براي استقبال نامزدت تشريف بياري..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بغض تو گلومو قورت دادمو گفتم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- حتما..چ ساعتي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من ? و نيم يکي رو ميفرستم دنبالت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- لازم نيست خودم ميام..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- هرجور راحتي..عروس خانوم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خدا نگه دار..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خداحافظ..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گوشي رو محکم انداختم رو تخت..و به اشکام اجازه ريختن دادم..اين حقم بود..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ساتيار دادي کشيد که تمام تنم به رعشه افتاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تو چه غلطي کردي ديانا؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با دادي که زد شدت اشکام بيشتر شد..صورت ساتيار سرخ شده بود و رگ گردنش متورم شده بود..لبشو ميجوييد و تو اتاق راه ميرفت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اخه تو..دختر..من..من..چي به تو بگم؟..اون شرکت که سهله..حتي اگه صدتا شرکتم بود نبايد اين کارو ميکردي..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- مجبور بودم داداشي..خودت ميدوني اين شرکت يادگاره باباهامونه..اونا واسه سرپا نگه داشتنش از جون مايه گذاشتن..وقتي..وقتي اونا رفتن ما واسه اين شرکت جون کنديم و به اوج رسونديمش..چطور اجازه بدم سقوط کنه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اما توچي؟..تو ميتوني سقوط کني؟..تو ميدوني چند سالته؟..تازه ?? سالته..ميدوني چقدر ديگه بايد زندگي کني؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بغض به گلوم چنگ زد..حرفي رو زدم که خودم باورش نداشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- از کجا معلوم؟..شايد اين سرنوشتمه..شايد اون مرد روياهام باشه..شايد عاشقش شم و زندگيم از اين رو به اون رو شه..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اما اگه نشد چي؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بابا اون شرکتو به من سپرده..اگه بميرمم نميذارم ورشکست شه..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اميدوارم پشيمون نشي..فقط همين

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از اتاق بيرون رفت و درو محکم بست..به هق هق افتادم..چشمامو بستم و ياد ? سال پيش افتادم..همون روز کذايي..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا لبخندي بهم زد و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- پرنسس بابا بزرگ شده..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنديدمو با ذوق گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اره ديگه بابايي..دخي کوشولوعه..خرس گنده شده..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لبخندي زد و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اينده اين شرکت دست توعه ديانا..اينجارو فقط به تو ميتونم بسپارم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- عه بابا؟..من حال و حوصله ندارما..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- دخترم من امروز هستم..شايد فردا نباشم..اين شرکت به تو ميرسه..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با ناله گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- باااباااجون..اين چه حرفيه اخه؟..ايشالله صد و بيست سال زنده باشيد..بعدم اينا رو به وارنا يا ويانا بگين من کجام شبيه رئيساست؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنديد و گفت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ولي من اينو نميخوام..من خيلي وقته که وصيت کردم..وقتي مردم..ملک و املاک به ويانا برسه و اين شرکت که ?? درصدش مال منه به تو برسه و البته به علاوه عمارت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- باباااااااااا...از اين جور حرفا نزنيد..جون ديانا..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- باشه قشنگم..بيا بغل بابا..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودمو تو اغو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ش بابا جا دادم که تقه اي به در خورد.. بعد از اجازه بابا در باز شد و عمو و ساتيار اومدن تو..عمو روبه بابا گفت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بهرام جان بايد ي سري به پروژه قصر طلائي بزنيم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا - بهراد نميشه بندازيش واسه فردا امروز بچه ها اينجان..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منو ساتي باهم اومده بوديم زود جواب دادم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نه باباجون..شما به کارتون برسيد ما بعدا ميايم..مگه نه ساتيار؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ساتيارم موافقت کرد..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشتم به زمان حال..من مقصر بودم..مقصر مرگ بابا..اگه اونروز پيش بابا ميموندم و نميذاشتم بره.. هيچوقت تنهام نميذاشت..اشکاموپاک کردم..ديانا تو بايد قوي باشي..کسي نميدونه بعد از اين چه چيزايي رو بايد تحمل کني..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم سمت سرويسي که تو اتاقم بود..اين عمارت باشکوه..همه و همه يادگار بابا بود..نميتونستم از دستشون بدم..رفتم سمت حموم..به قول نسيم حموم که چه عرض کنم کاخي بود واسه خودش..بعد از گرفتن ي دوش اب سرد اروم تر شدم اب موهامو گرفتم و سفت بالاي سرم بستم بوليز و شلوار ميکي موس گلبهيمو پوشيدم..از پله هاي باشکوه عمارت رفتم پايين..مامان و ويانا مشغول ديدن سريالشون بودن..کنار مامان رو مبل لم دادم..خودمو تو بغل مامان جا دادم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ماماني دوست دارم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- منم دوست دارم عزيزم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ويانا- اجي؟..فردا تولد آرنيکاعه ها..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خب؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خب که خب ديگه..بايد بريم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من فردا شب کار دارم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان اخم کرد و گفت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چ کاري؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خدايا منو ببخش..چاره اي ندارم..ماماني دوست نداشتم هيچ وقت بهت دروغ بگم..ولي نبايدم از دردي که تو دلمه باخبر شي..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- دوستم از ايتاليا برميگرده..بهش قول دادم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ويانا - کودوم دوستت اونوقت؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

غريدم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ويانا..صدبار گفتم تو کاراي من دخالت نکن..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ويانا اخم کرد و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- حالا مگه من چي گفتم؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گوشيم زنگ خورد با ديدن اسم ساتيار..اهي کشيدم گوشيمو برداشتمو رفتم توي حياط..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بعله ساتيار؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سلام..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سلام..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مردد گفت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خوبي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اره..چرا بد باشم؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ميخواي بيام دنبالت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نه..لازم نيست..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ديانا..هنوزم راه واسه برگشت هستا..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اما من تصميممو گرفتم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- داري واسه مال دنيا زندگيتو ازهم ميپاشوني..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- از نظر تو مال دنياعه..از نظر من اون شرکت زندگيمه..يادگار باباي خدابيامرزمه..نميتونم از اونجا بگذرم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اخه من به تو چي بگم؟..به نظرت اگه عمو زنده بود ميذاشت يکي ي دونش دست به همچين کاري بزنه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نميتوني قانعم کني..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ميخواي بريم سر خاک بابا اينا؟..ي کم اروم شي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من ارومم ساتيار..اما باشه..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- حاضر شو ميام دنبالت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- باشه فعلا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قطع کردم رفتم بالا..شلوار لي تنگ کشي مشکيمو پوشيدم مانتو تنگ و استين سه ربع سفيدمو پوشيدم که بلنديش تا زير باسنم بود..البته به ذور روي باسنمو ميگرفت..موهامو باز کردمو دوباره بستم شال مشکيمو شل رو سرم انداختم..ساعت مشکيمو دستم کردم کتوني هاي سفيدمو پوشيدم..با ادکلنم دوش گرفتم..به خودم تو ايينه زل زدم..اگه اينجوري برم ساتيار ميفهمه حالم بده..ارايش کردم..به دختر خوشگل و ناز تو ايينه نگاه کردم..عالي بود..حالا وقت برانداز خودمه..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قد بلند ولي زياد دراز نبودم..هيکل روفرم و باربي که با رژيم و باشگاه ساخته بودمش..اسکلت نبودم ولي لاغر بودم..به قول مربي باشگاهمون هيکلم لاکچريه..موهاي لخت و بلندي داشتم که تا زير کمرم ميومد و قشنگ تر از همه رنگ پرکلاغيش بود که با رنگ چشمام هارموني داشت..پوست روشني داشتم..چشماي نافذ و کشيده که هر سنگي رو اب ميکرد و اين بخاطر برق خاصش بود رنگ چشمام طوسي بود..بيني کوچيک و عروسکي که همه فکر ميکردن عمليه..لباي درشت و قلوه اي داشتم..گونه هاي برجسته که وقتي لبخند ميزدم سمت چپ صورتم ي چال زيبا نمايان ميشد..ساتيار هميشه ميگه از اون خنده قشنگات بکن..خخخ..اي واي ديرم شد..رفتم پايين

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ويانا - واااي ابجي چقدر خوشگل شدي..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لبخندي بهش زدم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان - کجا ميري عزيزم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- با ساتيار ميريم بيرون..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا اينو گفتم زنگ در به صدا در اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- حلال زادست..برو مادر..خوش بگذره..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- مرسي خدافظ..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از عمارت بيرون رفتم ساتي با ديدنم لبخندي زد..رفتم سمتش..دستاشو از هم باز کرد و در اغوشم کشيد اروم در گوشم زمزمه کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من که نتونستم..ولي شايد عمو بتونه راضيت کنه..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ساتيار..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- باشه..باشه....سوار شو..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سوار اپتيماي سفيدش شديم..راه افتاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ساتيار..اين کار به نفع هممونه..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نه نيست..شايد به نفع خيليا باشه ولي تو نابود ميشي..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چرا نابود شم؟..مگه قراره چي بشه؟..ساتيار قديما اين همه ادم بدون شناخت ازدواج ميکردن و خيلي هم خوشبخت ميشدن..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- دِ اخه اينم شد حرف؟..اون مال قديما بود..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خيلي ها همين الانشم اينجوري ازدواج ميکنن..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- حرف تو درست..اما اين چيزي که ميگي با روحيات ديانا خانوم جور نيست..با قلب کوچيک و مهربونش نميسازه..با روحيه ي لطيفش نميسازه..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ديگه حرفي نزدم..رسيديم به بهشت زهرا..از ماشين پياده شدم..قبر بابا و عمو بغل هم بود..کنار قبر ها نشستيم و فاتحه خونديم..ساتي از جاش بلند شد و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تنهات ميذارم..راحت باش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ممنون..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ساتي رفت..اشکام رو گونه هام جاري شد سنگ قبر بابارو نوازش کردمو گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بابايي؟..ميترسم..از اينده اي که پيش رومه ميترسم..حرفاي ساتيار کاملا منطقيه اما اونجا يادگاره توعه نميتونم ازش بگذرم..بابا نميتونم..نميتونم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به هق هق افتادم..بعد از نيم ساعت ساتيار بهم نزديک شد و گفت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خانمي؟..بريم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اره..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اشکامو پاک کردم خداروشکر ريملم ضد اب بود..سوار ماشينش شديم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نريم خونه ساتيار..نريم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- باشه فدات شم بريم نهار بخوريم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اره گرسنمه..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از نيم ساعت جلوي ي رستوران شيک توقف کرد پياده شديم..و رفتيم تو..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

واو..معرکه بود واقعا جاي دنج و با کلاسي بود..به گوشيم اس ام اس اومد..اقاي نيرومند بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سلام ديانا جان..پسرم فردا ساعت ?? پروازشه..اونجا رسيدي زنگ بزن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هه چه ديانا جاني هم ميکنه..نشستيم و سفارش غذا داديم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ساتي؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- جون ساتي؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نيرومند گفت فردا پسرش از کانادا بر ميگرده..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با اخم گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اسم اين شازده چيه حالا؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نميدونم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- حتي نميدوني اسمش چيه..اونوقت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پريدم وسط حرفشو گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ساتيار..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اه..باشه من خفه ميشم..بگو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بايد برم استقبالش..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشماشو بست و سعي کرد به خودش مسلط باشه اما انگار متونست چون با لحن تندي گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نکن ديانا..زندگيتو دو دستي نابود نکن..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- غذاتو بخور داداشي..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- به من نگو داداشي..من داداش تو نيستم..اگه داداشت بودم ي ذره به حرفام اهميت ميدادي و تو سرت فرو ميکردي که من بخاطر خودت ميگم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چاره اي ندارم ساتيار..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- برو بابا..غذاتو بخور بريم تو اون شرکت وامونده..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چيزي نگفتم..در سکوت مشغول خوردن غذا شديم.. بعد از حساب کردن سوار ماشين شديم و رفتيم شرکت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به تابلوي بزرگ و درخشاني که خودنمايي ميکرد زل زدم..شرکت مهندسي پديده درخشان..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لبخندي رو لبم نشست..ي برج ?? طبقه که کلش براي شرکت ما بود..البته اين تنها نبود..اينجا شعبه مرکزيمون بود..توي رامسر.اصفهان و قشم هم شعبه داريم..همه اينا حاصل شب و روز زحمت من و ساتياره..وقتي بابا اينا زنده بودن فقط اين شرکت بود..اما شعبه هارو افزايش داديم..رفتيم تو..همه مشغول کاراشون بودن..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منشي - سلام خانوم صالحي..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سلام خانوم بديعي..مهندس احمدي کجان؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تو دفترشون هستن..طبقه ?..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ميدونم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

موقع رفتن گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خانوم بديعي شما منشي منيد..لزومي نداره طبقه پايين باشيد..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ببخشيد خانوم تکرار نميشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سوار اسانسور شدم و کليد ? رو فشار دادم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- طبقه ششم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از اسانسور بيرون اومدم و رفتم سمت اتاق احمدي..در زدم بعد از اجازه ورود داخل شدم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

احمدي با ديدنم با لبخند بلند شد و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سلام خانوم مهندس..خوب هستين؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سلام..ممنون اقاي احمدي..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- مشکلي پيش اومده؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نه..فقط بايد ي سر به پروژه ستاره ابي بزنيد..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خانوم امروز صبح اونجا بودم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- جدا؟..خب اوضاع چطوره؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خوب داريم پيش ميريم فقط سفيد کاري و سراميک و کاغذ ديواري مونده..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- کابينتا؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- قراره تا اخر هفته MDF هارو بفرستن..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خوبه..ميدونيد که بايد تا اخر ماه بعد تحويل بديم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بله خانوم مهندس..خيالتون راحت مشکلي نيست..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خوبه..باشه ممنون..روز بخير..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- روزتون بخير..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از در بيرون رفتم..رفتم طبقه ?? يعني طبقه اخر که دفترم اونجا بود..وارد اتاقم شدم..اين اتاق با ترکيب رنگ سفيد مشکي ارومم ميکرد..يادم نميره با چه وسواسي دکورش کردم..واقعا محشر بود..ي اتاق تقريبا ?? متري..ويوي عالي اي داشت شهر زير پاهات بود..وقتي از در وارد ميشدي ديوار روبروت کلا شيشه بود و اين واقعا محشر بود..پشت ميزم نشستم و مشغول حساب کتاب شدم..چه اشتباهي کردم که به نيک روش اعتماد کردم..اختلاصي کرد که اگه نجنبم شرکتو به زمين ميزنه..مجبورم به اين ازدواج اجباري..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اووف..ساعت ? بود که تلفن زنگ خورد..بدون نگاه کردن به شماره جواب دادم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بله ساتيار؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- الو ديانا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- جانم؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من دارم ميرم بيا برسونمت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- باشه چند دقيقه ديگه پارکينگم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- باشه منتظرم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قطع کردم وسايلمو جمع کردمو رفتم بيرون سوار اسانسور شدم و دکمه P رو زدم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به دياناي تو ايينه خيره شدم..معرکه بود..زيبا تر از هميشه شده بودم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مانتو جلوباز استين سه ربع کالباسي رنگ که زيرش زير سارافوني تنگ و جذب سفيدمو پوشيده بودم شلوار لي تنگ کشي سفيد که نيم وجب بالاي مچ پام بود..پابند فانتزي و زيبايي هم کرده بودم..صندل اسپرت پاشنه ?? کالباسيمم پوشيده بودم به ناخناي پام لاک صورتي زده بودم و به ناخناي بلند دستمم همچنين..ساعت سفيدمو انداخته بودم..ارايش مليح و دخترونه اي داشتم موهامو تيغ ماهي بافته بودمو انداخته بودم پشتم جلوي موهام بلنديش تا چونم بود..جلوشو ي وري کردم..شال سفيدمو که با رگه هاي صورتي بود شل رو سرم انداخته بودم..از همه مهم تر بوي عطرم بود..محشر شده بودم..دلشوره عجيبي داشتم..نميدونم چرا امروز انقدر به خودم رسيدم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان و ويانا رفته بودن تولد آرنيکا دختر خالم..از عمارت رفتم بيرون سوار جنسيس سفيدم شدم و راه افتادم ?? دقيقه مونده به ?? رسيدم..سر ر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه ي دست گل شيک و فانتزي خريدم..ماشينو پارک کردم..جلوي در فرودگاه بودم..هنوز مردد بودم..حرفاي ساتيار تو گوشم پيچيد..اما نميدونم چرا قلبم داشت ميگفت ديانا قدم بردار..اونجا يادگار بابا بود..کاري که ميکنم درست ترين کار ممکنه..رفتم تو..با قدمي که برداشتم ي صفحه جديد تو زندگيم باز شد..شايد به نفعم بود شايدم به ضررم..گوشيم زنگ خورد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سلام اقاي نيرومند..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سلام عروس خانوم..کجايي تو؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من رسيدم فرودگاه شما کجاييد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اهان..ديدمت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- باشه قطع ميکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گوشي رو قطع کردم نيرومندو ديدم که داشت به سمتم ميومد..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سلام اقاي نيرومند..خوبستين؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سلام عروس خانوم..شکر خدا..تو خوبي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ممنون..فقط..ميشه به من نگيد عروس خانم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- پس چي بگم؟..نکنه انتظار داري خانوم صالحي صدات کنم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نه..فقط اگه ديانا صدام کنيد راحت ترم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- باشه ديانا جان..هرجور راحتي..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- پسرتون کي تشريف ميارن؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ساعت ?? و نيم ميرسه..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اوهوم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پشت شيشه انتظار ايستاديم..همش چشمم به ساعتم بود..چشمام توي دو تا تيله ي سبز رنگ قفل شد..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چ جيگري..واو..تيپش.هيکلش.قدش..تاحالا پسر به اين جذابي نديده بودم..هميشه فکر ميکردم همچين هيکلايي فقط واسه بازيگراي هنديه..اما الان سلمان خان واقعي رو به روم بود..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اوناهاش..رادوين بابا..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به سمت نيرومند برگشتم..رد نگاهشو دنبال کردم و رسيدم به همون پسر جيگره...نهههههههههههههههههههه غير ممکنه..اين..اين جيگره همون گودزيلاييه که قراره..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

واي نه..حتما چشماش چپه..ولي اينطور نيست..بعد از ?? دقيقه..اورانگوتان جيگر اومد..پدرشو در اغوش گرفت و چيزي بهش گفت..اما من هيچي نميشنيدم..وقتي از هم جدا شدن نيرومند با لبخند به من اشاره کرد و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- رادوين جان..ايشونم ديانا خانوم هستن..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اورانگوتان جيگر بهم خيره شد..پوزخندي زد..دستشو به طرفم دراز کرد و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خوشبختم ديانا خانوم..رادوين هستم..رادوين نيرومند..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به ناچار دستمو دستش گذاشتمو گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خوشبختم..رسيدن بخير..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ممنون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زود دستمو کشيدم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيرومند - بريم تو کافي شاپ فرودگاه ي چيزي بخوريم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سري تکون داديم رفتيم توي کافي شاپ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيرومند - ديانا جان شما چي ميخوري؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ي ليوان اب..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اورانگوتان پوزخند صدا داري زد و زير لب گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ي ليوان اب..چه فانتزي..ادا و اطواراي دخترا تو ديدار اول..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخمامو توهم کشيدم..اورانگوتان بد اخلاق..من چطور ميتونم با اين کنار بيام؟..پسره پرو..ميگه ديدار اول..مگه دوست دخترشم مرتيکه..نيرومند بهش تشر زد..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- رادوين جان ادم با همسر ايندش اينطوري صحبت ميکنه..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اورانگوتان با لحن بد و تندي گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چ همسري پدر من؟..من اين خانومو نخوام بايد کيو ببينم؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با عصبانيت از جام بلند شدمو گفتم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- لازم نيست کسيرو ببينيد اقاي محترم..کودوم دختري حاضر ميشه با ادمي مثل شما ازدواج کنه؟..چي با خودتون فکر کرديد؟..که اگه شما اوکي بديد جواب همه دخترا مثبته؟..ن جونم اينطور نيست..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از جاش بلند شد واي چه قد و هيکلي..به ذور تا روي دماغش ميرسيدم..با لحن عصبي و تندي گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چرا دخترا بايد بهم جواب رد بدن؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به چشماي سبزش خيره شدمو گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چون شما ي بچه پولداريد که اگه پدرتون بزنن رو دستتونو بگن جيزه ميگين چشم..مردي که نتونه خودش همسر ايندشو انتخاب کنه مرد نيست..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تقريبا داد زد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- عه جدا؟..خب من مرد نيستم..من بي عرضم و نميتونم همسر ايندمو خودم انتخاب کنم..توچي؟.. توهم که داري تن به اين ازدواج اجباري ميدي..البته براي تو همچينم اجباري نيست..از تيپ لباس پوشيدنت معلومه واسه دلبري اومدي..اومدي مخ بزني دختر خانوم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ديگه هيچي برام مهم نبود..با تمام توانم دست راستمو بالا اوردم و محکم زدم تو صورتش..ي لحظه سکوت کافرو برداشت کيفمو برداشتمو بدو بدو بيرون اومدم..سوار ماشينم شدمو راه افتادم به هق هق افتادم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من ي عمر کاري نکردم تا کسي همچين حرفايي رو بهم نگه اونوقت اين اورانگوتان..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حرفاش خيلي برام سنگين بود..گوشيم زنگ خورد نيرومند بود..دودل بودم که بردارم يا نه ولي انقدر زنگ زد که مجبور شدم..سعي کردم صدامو کنترل کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بعله اقاي نيرومند

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ديانا جان..من از طرف پسرم عذر ميخوام..کاري که تو کردي حقش بود..اگه تو نميزدي خودم ميزدم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اقاي نيرومند من مجبور به اين ازدواج بودم..براي حفظ شرکتم..اما الان ديگه هيچي برام مهم نيست..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دور از جون شما ولي من فکر کردم قراره با ي ادم زندگي کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من از طرف اون معذرت ميخوام..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- شما چرا اقاي نيرومند؟..بعدم شرمنده من ديگه نيستم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ولي تو قول دادي..نميتوني زيرش بزني..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من با همچين ادمي..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پريد وسط حرفمو گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ميدوني که هرچي داري تو دستاي منه..ميتونم بيچارتون کنم..حتي چيزي براي خوردن نداشته باشيد..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- دليل شما براي ازدواج ما چيه اقاي نيرومند؟..اين همه دختر چرا من؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- شايد بعد از ازدواجتون بهت گفتم..حالاهم مثل ي دختر خوب برميگردي..وگرنه همين فردا ميرم اون چکو نقد ميکنم..خودت مبلغشو ميدوني که..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- کي اون چکو بهم بر ميگردونيد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- کادوي عروسيتون ميشه ع

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روس خانوم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و گوشيرو قطع کرد..لعنتي..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کوتاه بيا ديانا..اينده خواهرت درميونه..غرور مادرت ميشکنه..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

غرور تو به درک..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من نميتونم جلوي اون اورانگوتان بدعنق کوتاه بيام..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بلند داد زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- مجبوري ديانا..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو ايينه ماشين کمي ارايشمو تمديد کردم..لعنت به اين زندگي..لعنت به زندگي اي که مجبورم واسه پول چه کارايي بکنم..اما نــــه..پول براي من مهم نيست اصلا..اونجا يادگار و زحمت باباست برگشتم جاي هميشگي همون جا بودن..حتي سرمو بلند نکردم تا با اون اشغال روبه رو نشم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيرومند - رادوين..سريع..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اورانگوتان بدعنق با اون صداي نکره گيراش گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ديانا..من..من..معـ..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پريدم وسط حرفش..تو مجبوري ديانا خواهش ميکنم باهاش راه بيا ديانا..بخاطر مامان..بخاطر اينده ويانا..بخاطر يادگاري بابا که به تو سپردتش...بخاطر زحمتايي که کشيدي..توروخدا ديانا..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اقا رادوين..من براي دلبري و مخ زني نيومده بودم..وقتي اونارو گفتين از کوره در رفتم..بابت..بابت کاري که کردم واقعا..متاسفم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اقيانوس چشمات ?

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چيزي نگفت..به درکــــــ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيرومند - رادوين جان..خانوم عذرخواهي کردن..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رادوين - ببخشين چي گفتين؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کينه و شيطنتو تو چشماش خوندم..پسره عوضي کينه اي..ميخواست دوباره ازش معذرت خواهي کنم..من بخاطر خانوادم از غرورمم ميگذرم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- گفتم معذرت ميخوام اقا رادوين..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندي زد و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- همچنين..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روبه نيرومند ادامه داد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بابا من واقعا خستم..ميشه بريم خونه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيرومند - پسرم..ديانا جان هستنا..زشته عزيزم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من - نه اقاي نيرومند..حق دارن خستن..بذاريد استراحت کنن..منم ديگه بايد برم ديروقته..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- باشه ديانا جان به سلامت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رادوين- فعلا..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من - راستي اقا رادوين ميخواين فردا بيام دنبالتون؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با بهت بهم خيره شد..خودشو جمع کرد..پوزخندي زد و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چرا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ي دکتر خوب سراغ دارم..بريم اونجا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- دکتر؟..براي چي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- گوشاتون ديگه..مگه مشکل شنوايي ندارين؟..اخه وقتي ازتون عذر خواهي کردم گوشاتون نشنيد..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صورتش از خشم سرخ شد..اومد چيزي بگه که گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اگه نميخوايد که هيچي..فعلا..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زود جيمفنگ زدم..خخخ..حقش بود مرتيکه..رفتم خونه..خسته رو تختم دراز کشيدم ساتيار اس ام اس داد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سلام اجي..رفتي؟..پسررو ديدي؟..چه جور ادمي بود؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگه اتفاقات امروزو تعريف کنم دوباره ميخواد نصيحتم کنه..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سلام داداشي..اره رفتم..به نظر ادم خوبي ميومد.. جذاب و خوشتيپ بود..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اي بچه پرو..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- داداشي جونم..من خوابم مياد شبت خوش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- شب خوش..خوب بخوابي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- همچنين

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گوشيمو گذاشتم لبه پاتختي..اشکام رو گونه هام جاري شد..دياناي مغرور مجبور شد از ي پسر عذرخواهي کنه..اونم واسه اشتباهي که نکرده بود..من قراره با اون مرتيکه ازدواج کنم؟..ولي چجوري؟..با کسي که تو ديدار اول اينطوري زير سوالم برد؟..خداجون کمکم کن..ديگه کم اوردم..نميتونم..چشمامو بستم اما هرکاري کردم چهرش از جلو چشمام کنار نرفت..اون پوزخند لعنتيش عذابم ميداد..پسر فوق العاده مغروري بود..پس چجوري حاضر به ازدواج با من شده؟..يعني چي تونسته مجبورش کنه؟..پدرش؟..اما اين امکان نداره..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ااااوووفففف...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اورانــــــگــــــوتـــــــان بـــــــد عـــــنــــــق

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من اگه روي تورو کم نکنم ديانا نيستم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو ذهنم براندازش کردم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قد بلند..هيکل چهارشونه و سيکس پک..البته سيکس پک که نبود انگار کلا پک بود..اصلا سيکس پک بوده بعد دست و پا در اورده..(خخخ)..تيپش اسپرت و محشر بود..موهاي لخت مشکي..که مدل خامه اي زده بود..مدلي که من عاشقشم..چشماي نافذ سبز..پوست جو گندمي..بيني استخوني و متناسب با صورتش..لباي درشت..ته ريش ملايمي که جذابيتشو بيشتر کرده بود..جالب تر از همه اينا دوتا چال رو گونه هاش بود.. يکي راست و يکي چپ..اينو وقتي که به نيرومند لبخند زد فهميدم..در کل عالي بود..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صبر کن ببينم..من چرا دارم از اون اورانگوتان بدعنق تعريف ميکنم؟..پسره زشت ايکبيري..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

(عه؟..تا الان که عالي بود..هه)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو ساکت وجدان جون..بعدم من شکر خوردم..بد عنق

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

(تازشم تو فرودگاهم وقتي تو نگاه اول ديديش بهش لقب جيگرو دادي)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفتم که من شکر خوردم..قيافه مهم نيست وجدان جون..مهم اخلاقه که اين اورانگوتان نداره..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

(اتفاقا قيافه خيلي هم مهمه..مثلا اگه بردپيت بود باهاش ازدواج نميکردي؟)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ن جونم معلومه که نه..بعدم اين اورانگوتانه از بردپيتم جذاب تره..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

(اها..پس جذاب تره..ديدي از زير زبونت حرف کشيدم)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ن خيرم..من کي گفتم جذابه؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

(همين الان..عزيزم..به من ميگن وجـــدان..همه چي رو ميدونم خانمي)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از درگيري خودم با وجدانم خندم گرفت..کم کم چشمام گرم شد و به خواب عميقي فرو رفتم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صبح با صداي زنگ گوشيم بيدار شدم...اي تو روح هرکي پشت خطه..بدون نگاه کردن به صفحه گوشيم جواب دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-الو...چيه؟..کله سحر؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سلام ديانا خانوم..ساعت ?? عه..کله سحر نيست..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خب بابا فهميدم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خواب بودين..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ن واقعا اگه خواب نبودم از تو امار ساعتو ميگرفتم؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنديد و گفت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- از اين چيزايي که گفتين معلومه نشناختين..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نچ نشناختم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ديشب..فرودگاه..ي ليوان اب..مخ زني..سيلي.. عذرخواهي..گوش پزشکي..يادتون اومد..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با خودم مرور کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ديشب..فرودگاه..اب..مخ زدن..سيلي.....

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمام از حدقه درومد جيغ زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اي واااااي..يادم اومد..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ايي..گوشم..حتي اگه گوشم سالمم بود کرش کردي..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ببخشيد من به جا نياوردم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اشکالي نداره..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خب امرتون؟..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اهي کشيد و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بابا ميگه بريم دور دور..تا مثلا بيشتر اشنا بشيم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- امروز چند شنبس؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- جمعه..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خب..من وقتم بازه..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ادرس خونتونو اس بزن..تا نيم ساعت ديگه اونجام..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من اولين دختريم که باهاش اشنا شدين؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنديد و با تمسخر گفت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.