سیزده ثانیه به قلم میلاد سرداری
پارت سی و پنجم
زمان ارسال : ۴۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
بالهای پلیکان خاکستری بود اما وقتی بال گشود به رنگ رنگینکمان درآمد. ناگهان ابرهای کدر کنار رفتند و آسمان آبی شد. - تو که نمیتونی زیباییها رو لمس کنی تماشاشون عذابت نمیده؟
علفهای سخت و نوکتیز در پای گلبهار فرو میرفتند اما دخترک به راه رفتن ادامه میداد. ردپایی از خون روی علفزار پدید آمده بود.
- دوست نداری چیزایی رو که میبینی به کسی نشون بدی؟
- مثلا به کی؟
- ب