فاضلاب شیرین به قلم نسترن قره داغی
پارت سی و هشتم
زمان ارسال : ۱۴۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
جاوید کنجکاو و متعجب پشت سر رستا، از پلههای زیر زمینی پایین رفت و وارد سالن بزرگ و تاریکی شد.
صدای موزیک ملایمی تمام فضا را پر کرده بود و چندین مرد، در گوشه و کنار سالن درحال بیلیارد بازی کردن بودند.
رستا از کنار مرد هیکلی که هر دو د ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Fati
20اوفف کاش جاوید میدید:)