پارت سی و چهارم

زمان ارسال : ۱۶۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه

- نمیشه!

بی‌توجه به حرف قاطع آن مرد، امیدوار به جاوید خیره شد. او هم کلافه نیم نگاهی به مرد انداخت و پاسخ داد: بیا یکم دیگه صبر کنیم؛ اگه نیومد میریم!

فقط سر تکان داد که مرد پلیس، کامل به عقب برگشت و غرید: نمی‌تونید وارد خونه مردم بشید ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.