پاناسیا به قلم عاطفه امیرانی
پارت شصت و پنجم
زمان ارسال : ۱۸۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 15 دقیقه
بعد از سپری شدن ساعتی، حیّان اولین نفری بود که بومش را وسط حلقه، روی زمین گذاشت.
سپس از جا بلند شد و بیرون از حلقه شروع به قدم زدن کرد و نقاشیهایشان را تماشا میکرد.
از همه کنجکاوتر برای نقاشی دختری چشم سبز بود که با روسری سفید و مانت ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
عبدی
00انشاالله خدا سلامتی بهتون عطا کنه،منتظرتون می موندیم پرقدرت برگردین