پارت صد و هشتاد و پنجم

زمان ارسال : ۴۵۳ روز پیش

کمی لبش به سمت بالا متمایل شد.
- خیلی زود بر‌ می‌گردم... اونا هیچی در مورد من نمی‌دونن!
سفیدی چشم‌هایش به سرخی می‌زد.
جنون همین جا بود... حالا که تنها راه آرام شدنش لمس چاقو بود‌.
از خانه بیرون زد.
آسمان سیاه‌تر از همیشه بود...
تلفیق سیاهی و سرخی را دوست داشت.
هارمونی آرامش!
سوار ماشینش شد و به راه افتاد.
از قبل همه چیز را تنظیم کرده بود و او شب‌های خونی، به

727
379,500 تعداد بازدید
1,202 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Dayana

    70

    یک قاتل سریالی قطعا روانیه خطرناکه ولی کسی که رو یه قاتل سریالی کراش میزنه از اونم خطرناک تره😂

    ۱ سال پیش
  • فاطی

    10

    اینجاس که شاعر میگه:این بدههههه😂💔

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید