پارت پنجاه و چهارم

زمان ارسال : ۴۷۲ روز پیش

همان دخترِ زیبارویی بود که به خاطر او، تمام دیشب را نخوابیده بود. سعی داشت پریشانی چهره‌اش را از نگاه کنجکاو زری پنهان کند. ابرو در هم کشید و رو به زری گفت:
- چرا وایسادی؟ برو به کارت برس.
زری زیر لب چشم گفت و با رفتنش شیدا اطراف را پایید تا از نبودن ریما و فرنگیس مطمئن شود. پس از آن با قدم‌هایی بلند و شتابزده سمت در رفت. زیر لب با خودش غرولند داشت:
- دختره‌ی کثافت... دیشب راه افتاد

165
135,662 تعداد بازدید
149 تعداد نظر
87 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید