پارت هفتاد و دوم

زمان ارسال : ۴۶۷ روز پیش

جلوی در ایستاد و دستشو گذاشت روی دستگیره در و سعی کرد بره بالا اما نشد. حقم داشت خیلی سخت بود.
- لعنت بهش... نمیشه.
- دفعه پیش پس چجوری رفتی تو؟
- در پارکینگ باز شد ماشین بیاد تو منم سریع پشت سرش رفتم تو .
به اطراف نگاه کردم و لباسشو کشیدم
- نمیخواد تلاش کنی. در هر صورت شدنی نیست. قلاب بگیر من برم بالا.
- نه. خطرناکه میفتی یه چیزیت میشه. بزار یه فکر دیگه میکنیم.
سرمو به ط

1744
673,645 تعداد بازدید
1,975 تعداد نظر
167 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

حانیا بصیری : ۸ ماه پیش

رمان‌های حانیا بصیری :
💞عاشقتم دیوونه جلد یک و دو
🚦پشت چراغ قرمز
🍫به طعم شکلات
❔اون کیه؟

حانیا بصیری : ۴ ماه پیش

رمان جدیدم به اسم :
ماتیلدا رو در بخش آنلاین دنبال کنید🥰🧡

حانیا بصیری : ۱ ماه پیش

مرسی از پیامای قشنگتون ببخشید که نمیشه همه رو جواب داد 🥰
خوشحالم که از خوندن رمان اون کیه لذت بردید✨

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فاطی

    30

    اینجاس که شاعر میگه از اون بالا کفتر میایه یک دانه اختر میایه😂💃

    ۱ سال پیش
  • . :.

    53

    سه روز منتظر بودیم فقط همین؟ تا اختر اومد پارت تموم شد

    ۱ سال پیش
  • خاطره

    ۳۷ ساله 52

    به به اختر خانم چشم ما روشن بالاخره تشریف آوردند 😘😘😘دمت گرم حانیا جونم عالی بود 🌹🌹🌹

    ۱ سال پیش
  • دخترای من

    ۳۷ ساله 60

    عشقت اومد نمد جان 😍 حانیا بانو عزیزم ممنون بابت رمان جذابت 🥰😘🙏🙏

    ۱ سال پیش
  • سمانه

    100

    و هم اکنون اختر وارد میشود🤣

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید