پارت صد و شصت و هفتم

زمان ارسال : ۴۷۸ روز پیش

گوشی را از گوشش فاصله داد...
نگاهش را به سقف دوخت.
همزمان تماس را قطع کرد.
حوصله کسی را نداشت، مخصوصا اداره پلیس را!
چشم‌هایش را بست...
برای بار سوم صدای گوشی روی مغزش خط انداخت.
- لعنت بهت!
جواب داد و از لای دندان‌هایش غرید: چی می‌خوای؟
اندرو تک خنده‌ای کرد.
- اوه، مثل اینکه عصبانی! آروم باش پسر!
شقیقه‌اش را ماساژ داد.
نفس عمیقی کشید تا خودش را آرام

727
379,149 تعداد بازدید
1,202 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید