اون کیه؟ به قلم حانیا بصیری
پارت شصت و ششم
زمان ارسال : ۴۸۷ روز پیش
دیوارو رنگ کرد و وقتی کارش تموم شد گفت :
- اینارو میبرم انباری.
به صورتش اشاره کردم و با خنده گفتم :
- صورتتو قبلش با تینر بشور.
- رنگ پلاستیکه با آب شسته میشه.
- اه پس کاش بیشتر رنگیت میکردم.
اینو گفتم و با آستین لباسم پیشونیمو پاک کردم. یه نگاه به آستین هودی تنم که مال خودش بود انداخت! یه نگاه هم به صورتم و با حالت نا امیدانه ای خم شد و کارتن وسایلو جمع و جور کرد :
- د
اطلاعیه ها :
رمانهای حانیا بصیری :
💞عاشقتم دیوونه جلد یک و دو
🚦پشت چراغ قرمز
🍫به طعم شکلات
❔اون کیه؟
رمان جدیدم به اسم :
ماتیلدا رو در بخش آنلاین دنبال کنید🥰🧡
مرسی از پیامای قشنگتون ببخشید که نمیشه همه رو جواب داد 🥰
خوشحالم که از خوندن رمان اون کیه لذت بردید✨
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
مفتش
183فک میکردم رابطه کوروش و مهشید تموم شده انگار کوروش هنوز مهشید رو میخواد
۱ سال پیش
101از مهشید متنفرم دوس دارم کوروش عاشق انا بشه فرقی نداره کدوم شخصیتش فقط انا😐😕
۱ سال پیشثنا بانو
۳۰ ساله 110منتظر یه گردخاک حسابی از اختر بودم حالم گرفته شد😐
۱ سال پیشسمیرا
92عالی عالی عالی...خیلی خوندنی ایکاش کم کم عاشقانه ترشه کوروش هم عاشق اخترباشه هم آنا
۱ سال پیشنمد:(
95کوری عوضی اختر من بت چشم دارع حالیته؟ دور اون مهشید... خط بکش. اوکی؟ پارت طولانی تو شده یا من توهم زدم؟
۱ سال پیشخاطره
۳۷ ساله 48امان از دست اختر طفلکی کوروش و مهشید سپاس حانیا جونم عالی بود 🌸🌸🌸
۱ سال پیش
سیتا
20بیچاره انا این اختر همش میاد حال این رو میگره اومده نقاشی کرده انا خسته شده بعد خودش رفته استراحت 🤓🤓🤓🤓