پارت شصت و ششم

زمان ارسال : ۴۸۷ روز پیش

دیوارو رنگ کرد و وقتی کارش تموم شد گفت :
- اینارو میبرم انباری.
به صورتش اشاره کردم و با خنده گفتم :
- صورتتو قبلش با تینر بشور.
- رنگ پلاستیکه با آب شسته میشه.
- اه پس کاش بیشتر رنگیت میکردم.
اینو گفتم و با آستین لباسم پیشونیمو پاک کردم. یه نگاه به آستین هودی تنم که مال خودش بود انداخت! یه نگاه هم به صورتم و با حالت نا امیدانه ای خم شد و کارتن وسایلو جمع و جور کرد :
- د

1746
674,221 تعداد بازدید
1,975 تعداد نظر
167 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

حانیا بصیری : ۸ ماه پیش

رمان‌های حانیا بصیری :
💞عاشقتم دیوونه جلد یک و دو
🚦پشت چراغ قرمز
🍫به طعم شکلات
❔اون کیه؟

حانیا بصیری : ۴ ماه پیش

رمان جدیدم به اسم :
ماتیلدا رو در بخش آنلاین دنبال کنید🥰🧡

حانیا بصیری : ۱ ماه پیش

مرسی از پیامای قشنگتون ببخشید که نمیشه همه رو جواب داد 🥰
خوشحالم که از خوندن رمان اون کیه لذت بردید✨

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • سیتا

    20

    بیچاره انا این اختر همش میاد حال این رو میگره اومده نقاشی کرده انا خسته شده بعد خودش رفته استراحت 🤓🤓🤓🤓

    ۱ سال پیش
  • مفتش

    183

    فک میکردم رابطه کوروش و مهشید تموم شده انگار کوروش هنوز مهشید رو میخواد

    ۱ سال پیش
  • ‌‌

    101

    از مهشید متنفرم دوس دارم کوروش عاشق انا بشه فرقی نداره کدوم شخصیتش فقط انا😐😕

    ۱ سال پیش
  • ثنا بانو

    ۳۰ ساله 110

    منتظر یه گردخاک حسابی از اختر بودم حالم گرفته شد😐

    ۱ سال پیش
  • سمیرا

    92

    عالی عالی عالی...خیلی خوندنی ایکاش کم کم عاشقانه ترشه کوروش هم عاشق اخترباشه هم آنا

    ۱ سال پیش
  • نمد:(

    95

    کوری عوضی اختر من بت چشم دارع حالیته؟ دور اون مهشید... خط بکش. اوکی؟ پارت طولانی تو شده یا من توهم زدم؟

    ۱ سال پیش
  • خاطره

    ۳۷ ساله 48

    امان از دست اختر طفلکی کوروش و مهشید سپاس حانیا جونم عالی بود 🌸🌸🌸

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید