پارت صد و شصت و سوم

زمان ارسال : ۴۸۹ روز پیش

خودش را با همین آرام کرد که حواسش هست بی‌خبر از آشوبی که توی راه بود.
ایوان از سرجایش برخاست.
- سرویس بهداشتی کجاست؟
آنابت از سر جایش بلند شد.
- بیا من راهنماییت می‌کنم.
سری تکان داد و دنبال آنابت راه افتاد.
از پله‌ها بالا رفتند...
نگاه تیزش را در سرتاسر خانه می‌گرداند.
باید همه‌اش را به خاطر می‌سپرد.
با اینجا کار داشت.
- فکر کنم همه چیز خیلی خوب پیش رف

727
379,444 تعداد بازدید
1,202 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید