پارت ششم

زمان ارسال : ۵۰۹ روز پیش

از تاریکی بیرون آمد و با سری کج شده آرام‌ گفت:
-میدونی...کارن امروز وقتی داشتم‌ باز داشت میشدم یه چیزایی گفت...
با چشمانی گرد شده کمی به دیواره چسبیدم که ادامه داد:
-گفت با همین...اوم هرچند خودم حدس میزدم
گفت...خبرداشتی که تمام مدت دارن مثل موش آزمایشگاهی ازم استفاده
می کنن و تهش برم‌ میگردونن به اون جا و هیچی نگفتی.
بغض کرده گفتم:
-بزار توضیح بدم...
روبه رویم ای

177
69,632 تعداد بازدید
60 تعداد نظر
8 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید