پارت ششم

زمان ارسال : ۵۰۴ روز پیش

بی خیال لالیش شدم و با سرعت خودم و پرت کردم تو ماشین و هنوز در و نبسته بودم که ماشین با سرعت از جا کنده شد و من به صندلی کوبیده شدم و و با وحشت دستم و بردم سمت کمربند و زود کمر بندم و بستم و پسره رو به سمت ماشین چنگیز و افرادش می رفت و سرعتش تو سیم ثانیه به دویست تا رسیده بود.
خشکم زده بود و هنگ کرده بودم نفس کشیدن یادم رفته بود و تنها چنگ زده بودم به داشبرد و دستگیره در ، تا یه جوری از خود

142
54,543 تعداد بازدید
51 تعداد نظر
9 تعداد پارت

توجه کنید :

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • سانیا

    10

    اوکی ولی انتظار در این حد بچ بازی رو از ربات نداشتم

    ۱ سال پیش
  • Baran

    10

    چقدر دردناکه🥲 که حتی با اینکه میتونی بفهمی و حدس مبزنی یا حتی میدونی سعی میکنی اهمیت ندی ولی وقتی میگن بهت مثل پوتک تو سرت میخوره💔 حس میکنم قلب منم مثل آرشین شکست

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید