پارت صد و پنجاه

زمان ارسال : ۵۵۱ روز پیش

- بگو بچه‌ها بیان.
- اینجا؟ ممکنه ما رو هم بیرون کنن.
- نمی‌تونن... بیان سریع‌تر کارا پیش میرن، بگو هر چی لازمه هم بیارن.
استفان سری تکان داد و با سازمان تماس گرفت.
رز را لازم داشت تا اطلاعات سیستم را چک کند و مارگارت تا اطلاعات را در مورد همه زود در اختیارش بگذارد.
همزمان هم خودش گوشی‌اش را برداشت و با آنابت تماس گرفت.
آنابت بعد از چند بوق، با صدایی خوشحال جواب داد: جا

727
379,697 تعداد بازدید
1,202 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید