التیام به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت سی و پنجم
زمان ارسال : ۵۲۵ روز پیش
در حال بارگذاری پارت هستیم. مشاهده پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
توجه کنید :
خوانندگان عزیز : فصل دوم مشترک این رمان و رمان یک عمر تاوان، با نام گرداب سرنوشت به اتمام رسیده است. شما میتوانید فصل دوم را به پرداخت حق عضویت یا دریافت سکه از طریق نمایش تبلیغ به صورت رایگان مطالعه کنید :
خواندن فصل دوم : گرداب سرنوشت
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
M
70وسط این همه اعصاب خوردی سینا خیلی خوبه دمش گرم((:
۱ سال پیشسیتا
31فکر کنم مهمانی که رفته بودن برای گرفتن عکس این چیز ها بوده که به سوگند نشون بدن یا منصور رو تهدید کنن که سوگند رو طلاق بده که بعدش هم زدنش الان هم که دورغ گفت با اون عکس ها یا فیلم ها معلوم میشه
۱ سال پیشدخترای من
۳۷ ساله 30وای سینا منو یاد داداشای خودم میندازه باید پاب پای سوگند بره و پشتشو خالی نکنه 👏👏🙏
۱ سال پیشمعصومه
۲۶ ساله 60چقدر این سینا خوبه. دلش به حال خواهرش سوخت خیلی از منصور بدم میاد
۱ سال پیش.
60بازم گلی به جمال سینا
۱ سال پیشقشنگتراز پریا
31اخه چقدر از سینا خوشم نیاد من😂😂😂😂
۱ سال پیشآنا
40خوشت نیاد؟
۱ سال پیشasiye
۱۶ ساله 60چقد این سیناا خوبه🙂
۱ سال پیشنفسم
70خوب تا خرخره مست شده اقا منصور..قشنگ هم دروغ تحویل سوگند میده😏خوب جوابی بش داد سینا دلم خنک شد
۱ سال پیشKiana
90چقدر این منصور عوضیه جای خجالت کشیدن واسه من حرف از غیرتم میزنه
۱ سال پیشناشناس
90دم سینا گرم واقعا راست میگه این منصور اصلا بی لیاقتههه مرتیکه بزززززززززززززززززززززززززززززززززز کاوه اصلا اعصابمو خورد کرد با این بیشعوری هاش بابا بچه دختره دارم زندگیتو خراب می کنه ولش کن دیگه
۱ سال پیشمعصومه
121کاش سینا سوکند رو با خودش ببره منصور لیاقتش رو نداره
۱ سال پیشآنا
140حرف سینا عالی بود👌دمش گرم واقعا
۱ سال پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
من نه در آغوش مادری مهری دیدم… نه در چشمان پدرم عشقی… من هرگز عروسکی را لمس نکردم من حتی مزه آغوز مادرم را نچشیدم… آنچه از من ساختند، شبیه به انسان نبود چرا که آن ها ام انسان نبودند! من پاشنه بلند هایم را…تنها در میهمانی هایی میپوشیدم…که در امتداد شب…صدای اسلحه از صدای موسیقی بلند تر باشد! آنچه از من ساختند… و آنچه هستم… زیادی دردناک است… پس این قصه… قرار است داستان دردناکی برای من… و داستان متفاوتی برای تــو باشد!
راه های دانلود اپلیکیشن
ژانر ها بیش از 35 ژانر مختلف
تعداد آدمهایی که من واقعا دوستشان دارم زیاد نیست؛ تعداد کسانی که نظر خوبی دربارشان دارم از آن هم کمتر است "من هرچه بیشتر دنیا را میشناسم از آن ناراضیتر میشوم" هر روز که میگذرد بیشتر معتقد میشوم که آدمها "شخصیت ناپایداری دارند" نمیشود روی ظواهر، لیاقت یا فهم و شعورشان حساب باز کرد! نویسنده : جین آستین
اکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسفاکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسف
اسفند
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
بهمن
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
دی
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
آذر
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
آبان
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
ساناز
20پس کو پارت جدید مگه نباید***بیاد؟؟😭😭😭