التیام به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت سی و چهارم
زمان ارسال : ۵۴۹ روز پیش
در حال بارگذاری پارت هستیم. مشاهده پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
توجه کنید :
خوانندگان عزیز : فصل دوم مشترک این رمان و رمان یک عمر تاوان، با نام گرداب سرنوشت به اتمام رسیده است. شما میتوانید فصل دوم را به پرداخت حق عضویت یا دریافت سکه از طریق نمایش تبلیغ به صورت رایگان مطالعه کنید :
خواندن فصل دوم : گرداب سرنوشت
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نازی
50لعنت ب منصور ک داره ب این عوضی کمک می کنه اخرشم خیانت
۲ سال پیشناشنا
70کاش الان سوگل اینجا بود تا میزدم لهش میکردم😡
۲ سال پیشدخترای من
۳۷ ساله 40بزنی میره شوایت میکنه من زدم رفت از دستم شکایت کرد 😃😃انقدر وقیح و پرو بود
۲ سال پیشنفسم
120دلم برا سوگند میسوزه.گناه داره..منصور هم داره خیلی زیاده رویی میکنه..احمق ک نیس ..باید پی ببره گ سوگل میخواد زندگیش را خراب کنه..البته اگر خودشم دوست داره جای بحثی نیس..اینجافقط سوگند ک دستش نمک نداره
۲ سال پیشزهرا
60واقعا وابستگی ما آدمها شاید بیشتر به خاطر بی کسی و تنهایی عدم اعتماد به نفس خود من این طوریم خدایا شکر شوهر من خوبه ولی بازم وابستگی بد
۲ سال پیشمریم سوری
60واقعا سوگند خیلی مظلوم خدا لعنت کنه سوگل بدم میاد ازش
۲ سال پیشدخترای من
۳۷ ساله 90خودم این روزهای سوگند رو کشیدم و میدونم بددردیه خدا ب هیچ کسی این روزها رو نشون نده انتظار کشیدن کسی که لیاقتت و نداره بده تنها اشتباهه سوگند دلبستگیه فراوان ب منصور هست وتنهاشانس اون بچه نداشتن 🙏
۲ سال پیشزهرا
۱۷ ساله 90وابستگی زیاد واقعا بد دردیه، یه وقتایی زندگی آدم و به باد میره خسته نباشی نگارجون
۲ سال پیشااا
۲۷ ساله 100خیلی ها هستن تو زندگی واقعی اینجور هست زندگیشون.. یکیش خود من سوگند یه شناس داره که بچه نداره راحت میتونه جدا بشه ولی من بچه دارم نمیتونم از بچه هام جدا بشم
۲ سال پیشنفس
50موافقم باهات خواهر منم همین طورم
۲ سال پیشمهسا
۲۲ ساله 110سوگل و منصور واقعا بی لیاقتن... دلم بره سوگند میسوزه
۲ سال پیش
آسمان
۲۵ ساله 40سوگل هم دختر مهین هست مهینم زندگیی مادر سوگند به هم ریخت