پارت صد و چهل و نهم

زمان ارسال : ۵۴۹ روز پیش

ویلیام انگشت سبابه‌اش را به نشانه سکوت روی بینی‌اش گذاشت و رز هم دیگر چیزی نگفت.

***

- اتاق اصلی که اسناد و مدارک اونجان کدومه؟
مرد کت و شلواری نگاهی به لاریسا و استفان انداخت.
- شما؟
استفان نشان را مقابل چشم‌هایش گرفت.
با وجود دیدن نشان باز هم از موضعش کوتاه نیامد.
- نمی‌تونیم اجازه ورود به این جا رو بدیم.
- مجوز داریم.
نگاهش را روی لاریسا سوق داد.

727
378,978 تعداد بازدید
1,202 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مهمه؟

    10

    نویسنده عزیز لطفا جواب بده. آیا به آخرای رمان داریم نزدیک میشیم؟

    ۲ سال پیش
  • آمنه آبدار | نویسنده رمان

    بله تقریبا بخش های پایانی هستیم

    ۲ سال پیش
  • مهمه؟

    10

    مرسییییی😘🥰بی صبرانه منتظر ادامه رمانم

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید