پارت دوازده

زمان ارسال : ۵۷۲ روز پیش

پنجشنبه شب بود و دلارام خانواده‌ی امیرعلی را برای شام دعوت کرده بود. سفره‌ی رنگارنگ غذا پهن بود و همه‌ی مهمان‌ها به جز فرنگیس‌خانم آمده بودند. دلارام برای مهمانانش سنگ تمام گذاشته و سه نوع خورشت، دسر و پیش‌غذا تهیه کرده بود. راحیل که اوایل ماه پنجم بارداری‌اش بود، کنار شهرام نشسته و هر از گاهی هم پچ‌پچ‌کنان با ریما هم‌کلام می‌شد. هر دو باردار بودند و این وجه‌اشتراک بهانه‌ی خوبی

164
134,758 تعداد بازدید
146 تعداد نظر
87 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • سوسن

    00

    وای چقد تو خوبی شیدا رمان و تو زیبا کردی 🌝👌

    ۶ ماه پیش
  • آنا

    01

    😂😂😂وای شیدا خیلی خوبه

    ۸ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید