پارت ده

زمان ارسال : ۵۷۳ روز پیش

سارا رو ترش کرد و معترض شد:
- ئه مامان... می‌شه گیر ندی؟ می‌گم چیزی نیست دیگه!
سوگند چشم درشت کرد و نهیب زد:
- این چه طرز حرف زدنه؟ د بهت می‌گم چته؟
سارا قهرآلود رو گرداند و سمت اتاقش رفت:
- همون تو اتاق می‌موندم بهتر بود.
همان لحظه پارسا به خانه برگشته و وارد سالن شد. دخترک بی‌توجه به سر و صدای مادرش، به اتاق برگشت و غرولندکنان روی تخت نشست. طولی نکشید که صدای پارسا به

164
134,482 تعداد بازدید
146 تعداد نظر
87 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • رویا

    00

    ممنون عزیزم اره از حساسیتش نصبت به سارا فهمیدم

    ۲ سال پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگ | نویسنده رمان

    قربونت. آره هنوز عوض نشده😄

    ۲ سال پیش
  • رویا

    00

    ممنون از پاسخگویتون😘😘😘😘شما با نظم ترین نویسنده رمان های انلاین هستین وسازنده محترم باید به چنین نویسنده خوش اخلاق و باهوشی افتخار کنن

    ۲ سال پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگ | نویسنده رمان

    قربون محبتت. متشکرم لطف داری عزیزم. انجام وظیفه اس🥰😘😘💞

    ۲ سال پیش
  • رویا

    00

    نویسنده جان سوگند مادر سارا با سوگند داستان التیام یکیه اخه سوگند داستان التیام زمان جنگ تحمیلی که مادرش فوت کردن دانشحو بودهه درسته؟؟؟

    ۲ سال پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگ | نویسنده رمان

    سلام عزیزم، بله. همون سوگند هست

    ۲ سال پیش
  • رویا

    00

    پارسا مشوک به ایدز هست ازمایش داده جوابش چند ماه طول میکشه

    ۲ سال پیش
  • عسل

    00

    یعنی پارسا چشه🤔

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید