التیام به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت بیست و دوم
زمان ارسال : ۵۹۶ روز پیش
در حال بارگذاری پارت هستیم. مشاهده پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
توجه کنید :
خوانندگان عزیز : فصل دوم مشترک این رمان و رمان یک عمر تاوان، با نام گرداب سرنوشت به اتمام رسیده است. شما میتوانید فصل دوم را به پرداخت حق عضویت یا دریافت سکه از طریق نمایش تبلیغ به صورت رایگان مطالعه کنید :
خواندن فصل دوم : گرداب سرنوشت
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
فرزانه
140مثل همیشه وهمه رمان هات عالی عالی خسته نباشی نویسنده عزیز عمیشه درهرحال موفق باشی دوست من
۲ سال پیشصدیقه سادات محمدی(نگ | نویسنده رمان
سلام دوست عزیزم. ممنون از محبت و همراهی شما و سایر دوستان عزیزم. مرسی که انرژی میدین و امیدوارم تا پایان رمان همراهم باشین و رضایت داشته باشین. ❤❤
۲ سال پیشصدیقه سادات محمدی(نگ | نویسنده رمان
سلام دوست عزیزم. ممنون از محبت و همراهی شما و سایر دوستان عزیزم. مرسی که انرژی میدین و امیدوارم تا پایان رمان همراهم باشین و رضایت داشته باشین. ❤❤
۲ سال پیشنفسم
91خداراشکر ک منصور کوتاه اومد .ولی ازافکار شوم سوگل میترسم
۲ سال پیشقشنگتراز پریا
101وای منصور چرا گفتی؟ چرا ب این عفریته گفتی ای الهی تمام زحمتایی ک سوگند برا کشید بزنه ت کمرت😭 نویسنده رمانتو خیلی دوست دارم ولی ادمو حرصی میکنه از این سوگل هم بدم میاد بزنش بکشش اینو تا دلم خنک شه😭😭
۲ سال پیشیگانه
51وای نباید میگفت
۲ سال پیشناشناس
111واییی خدا شکر متصور سر عقل اومد کمی😍❤️ ولی سوگل چه عوضیه دوست دارم تا میخوره بزنمش بیشعورو😡😡
۲ سال پیشااا
۲۷ ساله 140کاش خدا ب زندگی همه نگاهی میکرد.خیلیها هستن بریدن از زندگی دل خوش ندارن. اگه میشه برا منم دعا کنید. بدجور خسته ام 😔😔
۲ سال پیشمهدخت
171کاش سایه سوگل از زندگی سوگند برداشته میشد حقش نیست زندگیش نابود بشه
۲ سال پیش
بهار
00قلمت گلم.پایدار