دشمن بی نقص به قلم فاطمه سیاوشی
پارت چهل و ششم
زمان ارسال : ۶۳۲ روز پیش
بچه ها داخل میارنش و من کیف میکنم از اینهمه درایتشون....چشماشو بسته بودن ،چون اصلا نباید ما رو میدید ....
با چشمانم براق میشم رو ادمام و لبخند میزنم ....
ببند میگم :کاری که گفتمو باهاش بکنین تا فردا من بیام ...الان باید برم ،میسپارمش به شما ...
وپوزخند میزنم ...از تجاوز و بیاین رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت (چاپ یا ویرایش) تا اطلاع ثانوی امکان مطالعه آن وجود ندارد
این رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت (چاپ یا ویرایش) تا اطلاع ثانوی امکان مطالعه آن وجود ندارد
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
سارا
10هنوز نرفته ایران ؟نویسنده جان لطفاً جذاب ترش کن من لحظه شماری میکنم زمانی که بره پیش برسام انتقامشو بگیرع