دشمن بی نقص به قلم فاطمه سیاوشی
پارت چهل و چهارم
زمان ارسال : ۶۴۵ روز پیش
دستم را نوازش بار روی سر کسپر میکشم ....
دستمو لیس میزنه و سرشو بیشتر به دستم میماله ....
فکری عجیب به سرم میزنه که کسپرو برای ترسوندن ایناز ببرم ....
اما خب با پرستار سیاه پوستش چیکار کنم که یه روز به من این بچه رو بده .....
اصلا اون هیچی نگهبانای خونه ....به فرهادم که بگماین رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت (چاپ یا ویرایش) تا اطلاع ثانوی امکان مطالعه آن وجود ندارد
این رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت (چاپ یا ویرایش) تا اطلاع ثانوی امکان مطالعه آن وجود ندارد