دشمن بی نقص به قلم فاطمه سیاوشی
پارت چهل و یکم
زمان ارسال : ۶۵۹ روز پیش
همانطور که تیکه مرغ سالاد سزار را در دهانم میگذارم لبخند میزنم به ماجرای اشنایی خودم با مانی و اعتماد کردنم و اشنایی با او ...
چند روز قبل وقتی در دفتر کارم نشسته بودم بین مهمانهای هتل جر و بحثی صورت گرفت...همانطور که سردرد شدیدی را تحمل میکردم سمتشان رفتم ،احساس میکردم در حااین رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت (چاپ یا ویرایش) تا اطلاع ثانوی امکان مطالعه آن وجود ندارد
این رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت (چاپ یا ویرایش) تا اطلاع ثانوی امکان مطالعه آن وجود ندارد
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
«~قشنگتر از پریا~»
10عاااالییی😍😍😍♥️♥️♥️
۲ سال پیشپرواز
۲۴ ساله 30اصن این مانی از کجا پیداش شد چطور بهش اعتماد کرد،اما مهم تر اینکه ب فرهاد اصلا اعتماد ندارم احساس میکنم ک حرفای عمو در موردش راست بود🤔 چقد بی نظمی داره ارسال پارت خانم سیاوشی کلا داستان یادمون میره
۲ سال پیشفاطمه سیاوشی | نویسنده رمان
عزیزم مانی همون مرده اس که مسافر هتل بود با ستوده بحث کردن و تو دفتر کارش اذیتش کرد .میگه اینطوری باهم خوب شدن
۲ سال پیشپرواز
۲۴ ساله 20میدونم ک مانی مسافر هتل اما چطور میشه ک آدم انقد زود بدون مقدمه بدون شناخت ب یه نفر اعتماد کنه ومسائل مهم زندگیش باهاش درمیون بزاره و برای حلش کمک بخواد در واقعیت همچین چیزی ممکن نیست وباعقل جور نمیاد
۲ سال پیشفاطمه سیاوشی | نویسنده رمان
عزیزم خودشم گفت که تو اون غربت کسی جز متین و مانی رو نمیشناسه و میخواد قبل رفتنش انتقام بگیرعه . بعدم همه ادمها ممکنه تو مدت کم بهم اعتماد کنن .
۲ سال پیشسمیرا
20همه چی عالیه ولی یکم رمانتیکش کمه😄😢
۲ سال پیشاسرا
60عالی بودخانم سیاوشی رابطه زن بابا بادخترودختربازن باباخوب کردی واقعاهمه مادرهافرشته نیستن همه زن بابابدجنس نیستن
۲ سال پیش
سبنا
00خیلی قشنگ و عالی