شیرشاه - VIP به قلم مرجان فریدی
پارت پنجاه و ششم
زمان ارسال : ۶۶۵ روز پیش
خشکش زد، ماتش برد،لب هایش لرزید.چشمانش،امان از چشمان برادری که انگار شیشه امیدش ترک برداشته بود.
انگار سوی چشمانش را گرفته بودم که جلویش را ندید،با قدم اول که به سمتم برداشت،پایش به پایه میز گیر کرد و زمین خورد.
خیره به زمین نالید:
_دروغ میگی…
به فارسی زمزمه کردم:
_کاش دروغ بود…کاش.
سرش را بالا آورد، چشمانش کاسه خون بود.
_چرا؟ چه طوری؟
اشک هایم را با پشت دست
رمان فوق در دست چاپ است و دیگر امکان عضویت در آن وجود ندارد
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
Nfs
10تا ۸ شب سکته نکنم صلواتتتتت😭😭 عالی بود مرجان عالیی 🩸🩸🩸🩸🥵🥵🥵🥵✨✨
۲ سال پیشراحله
۲۱ ساله 10مرجان جون ما پارت میخوااایم....گناه داریم خوب🥺🥺🥺❤️
۲ سال پیشراحله
30سلام مرجان عزیز لطفا اگه میشه منظم پارت گذاری داشته باشید هفته گذشته پارتی نداشتیم بخدا با هزارذوق وشوق میام رمانت رو بعداین همه امتحانات دانشگاهی سخت بخونم ولی نیست که نیس ...آیااین انصافه🥺🥺🥺💔
۲ سال پیشرایکا
10مررجانی..ما عاشق قلمتیم و بیشتر از همه با شیرشاه حال میکنیم...تروحدااا زودتر بنویسشششش دیگه؛)))))
۲ سال پیشzizi
40این حجم از خفن بودن عادیه؟((((:
۲ سال پیشدیانا
50وایییی فوق العاده بودد به جرعت میتونم بگم بهترین رمانی هست که تاحالا خوندم و تحمل صبر کردن برای پارتای بعدی رو ندارم
۲ سال پیش...
50نههههههه بقیشو میخوام چجوری تا فردا صبر کنممممم چ غلطی کردم خوندم هربار ک میخوام کنجکاویم ا بین بره کنجکاویم بیشتر میشه تا کمتر😑💔
۲ سال پیشP.n
60واااااای به جرعت میتونم بگم بهترین رمان قرن عاااالی مرجانی
۲ سال پیشمرسل
90الان میفهمم که چقدر مُردم برا این رمان
۲ سال پیشHana
60عررررررررر سثژکسمیکسکی مرجان میخای مارو بکشییییی ک اینجا تموم شددددد کرک و پرممممممممم عررررر دمت گرممم
۲ سال پیش
:)
10پشمااااااام برگااااااااام اصن خزون شدم خیلی خوب بوووووووووود 😍😍😍😍