شیرشاه - VIP به قلم مرجان فریدی
پارت پنجاه
زمان ارسال : ۶۷۱ روز پیش
به فرجه های قبل امتحانات ترم خورده بودیم
برگشته بودم به روستا
هر روز با حسن و خواهر برادر هایم به باغ و گشت و گزار بودیم
نقش تازه عروس هایی را داشتم که همه زیادی به او توجه میکردند و من هم ذوق مرگ میشدم
درگیر کارهای خودم و خرید برای جهاز و مراسمم بودم
و خبری از رها نبود
زنگ که میزدم یا خاموش بود یا جواب نمیداد
هنوز هم مطمئن بودم درگیر تفریحات و خوش گذرانیست
رمان فوق در دست چاپ است و دیگر امکان عضویت در آن وجود ندارد
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
Yalda
50یکی به من بگه من تا هفته دیگه چجوری صبر کنم🚶 ♀️آخه چرا انقد جذاب چرا انقد بی نقصص🥲العان دلم میخادکاوه روجربدم ولی ازاونجایی که بارهااا مرجان ثابت کرده میتونه ۱۸۰ درجه تغیر بده حرفی ندارم.تشکر فراوون
۲ سال پیشکیانا
23آقا شاید بچه ی آیسو مال رها باشه؟ نه شایدم نههههه
۲ سال پیش.
60نه دیگه اگه بچه ی رها باشه پس چرا حسن تو پارت های قبل اومده بود ببینتش ولی آیسو اجازه نداده بود؟ اگه بچه خودش نبود که اصرار به دیدنش نمیکرد که
۲ سال پیش
20دقیقاااا
۲ سال پیشYalda
00ن دیگههه بچه خودشه تو پارتای قبل که گفت حسن اومده ببینه بچش رو.بچه خودش از حسن ولی جدا شده
۲ سال پیش:)
10دلم میخواد کاوه رو جررررررررررر بدم با تشکر 🙂
۲ سال پیش...
20بعد خوندن هرپارت کل ذهنیتمون بهم میریزه🙄😂
۲ سال پیشN
40وایی من تا هفتهه دیگه دووم نمیارم که😐
۲ سال پیش.
40ممنونم ازتون هم بخاطر این پارتای پرهیجان و جذاب هم بخاطر پارتگذاری بموقع💖
۲ سال پیشHana
40اوکی من تا تموم شدن این زنده نمیمونم چرا ت انقده جذاب بیدی لنتی شرحه شرحه شدم واقعا حرفی نیس
۲ سال پیشMbina
20یعنی الان میخوام ک اون شوهر شیدا کاوه باشه جوری ایسو ازش انتقام بگیره دیگ اسمشم نیاد مرتیکه...:/
۲ سال پیشدینا ضیایی
۱۷ ساله 70حدس میزدم همچین اتفاقی برای رها افتاده باشه اما یه حسی بهم میگه همش همین نیست و اتفاقات بعد از این مهمه😕
۲ سال پیشمرسل
38از کجا معلوم شاید کاوه آدم بده نباشه😁
۲ سال پیش
81بیچاره رها و حنا این کییی بود اومد تو زندگی اینا بمیری کاوهههه
۲ سال پیشHASTI
50خیلییییی کنجکاوی فراوان همراه شوک باز اومد😂💔 بیصبرانه منتظره پارت بعدییم 😄😅 مرسی مرجان♡😍♡
۲ سال پیشHASTI
70کااااوه چیکار کردی با رها😑💔
۲ سال پیشفاطمه
60الاهی بمیری کاوه
۲ سال پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
داستان یه دختری که به همه چیزش پشت و کرده! و حالا توی دنیایِ مخصوص و ساخته ی خودش زندگی میکنه! دنیاش، کرم و قهوهای رنگه و پر از عطر تلخ قهوه و وانیل و کروسانهای تازه ... از پشت پنجره، به برخوردِ قطرههای بارون، به شیشه ی اون کافه چوبی، خیره شده و به رویاهاش فکر میکنه! تو رویاهاش ، در سالهای بسیار دورِ گذشته زندگی می کنه! تو کافهای که متعلق به خودشه و یه اتاق پشتی داره! اتاقی که پر از نقاشیهاشه و همه وسایل و ابزاری که برای به تصویر کشیدنِ تصوراتش میخواد رو در اختیار داره! ولی کسی چه میدونه!؟ شاید اونی که همیشه از طرف دیگه ی خیابون بهش خیره میشه، جوری زندگیش رو تغییر بده که حتی خیال پردازی هاشم بهش قد نمیده!
راه های دانلود اپلیکیشن
ژانر ها بیش از 35 ژانر مختلف
تعداد آدمهایی که من واقعا دوستشان دارم زیاد نیست؛ تعداد کسانی که نظر خوبی دربارشان دارم از آن هم کمتر است "من هرچه بیشتر دنیا را میشناسم از آن ناراضیتر میشوم" هر روز که میگذرد بیشتر معتقد میشوم که آدمها "شخصیت ناپایداری دارند" نمیشود روی ظواهر، لیاقت یا فهم و شعورشان حساب باز کرد! نویسنده : جین آستین
اکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسفاکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسف
اسفند
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
بهمن
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
دی
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
آذر
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
آبان
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
;)
50در انتظار پایان هفته باشد ک کاوه را جررررررر دهیم 😁😎