پارت سی

زمان ارسال : ۷۲۳ روز پیش

این روزها دلتنگیم زیاد شده ...
دلتنگی برای بی بی و مامان مهشید خیلی ازارم میده ....
دلتنگی برای فرهاد که اصلا وقت نمیکنیم همدیگرو ببینیم ...هر دومون به شدت مشغولیم ....اون تو شرکت و من به شدت درگیر اداره هتلی بودم که برایم خیلی سخت بود ....
پشت میزم نشسته بودم و به گلای خوش

این رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت (چاپ یا ویرایش) تا اطلاع ثانوی امکان مطالعه آن وجود ندارد

461
278,161 تعداد بازدید
1,316 تعداد نظر
82 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • اسید میقولی؟!

    20

    هیچ اصن یادم نبود امروز س شنبس😁

    ۲ سال پیش
  • دخترای من

    ۳۷ ساله 20

    عالی فاطمه بانو مرسی 👌🌹 فاطمه بانو حال خودتون و پسرتون بهتر شده 🙏

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    بهتریم عزیزم

    ۲ سال پیش
  • دخترای من

    ۳۷ ساله 10

    الهی شکر 🙏

    ۲ سال پیش
  • زهراقنبری

    20

    سلام نویسنده گرامی خیلی جذاب مینویسی وقلمت رادوست دارم امانیازهست یکمی بیشنردقت کنی آخه ویرایش نشده هست ویکمی آدم راسردرگم میکنه بازم ممنون وقلمت پایدار

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    بله عزیزم بعد از اتمام پارت گذاری ویراستاری میشه

    ۲ سال پیش
  • فری

    20

    ایی چقد بامزه فقط کاش یکم عشقولانه این دوتا بیشتر بشه ..پارت کم بود😭😭😭امیدوارم فردا جبران بشه نه تا هفته دیگه پارت نذارید فاطمه جون

    ۲ سال پیش
  • سمیرا

    20

    مث همیشه تک وخوندنی😘 حیف کم😪😁

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    😌😌😜⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩🙏

    ۲ سال پیش
  • M

    30

    عالی

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید