شیرشاه - VIP به قلم مرجان فریدی
پارت سی و پنجم
زمان ارسال : ۷۴۸ روز پیش
با باز شدن در اسانسور
از جلوی در کنار رفت و شانه های پهنش را به دیواره اسانسور تکیه داد و خیره نگاهم کرد،متوجه منظورش شدم و اول من خارج شدم.
برگشتم و نگاهش کردم،در اسانسور مانده بود،انگار مقصد او محوطه خارج از هتل نبود، دلم را بع دریا زدم و قبل بسته شدن در دستم را بین در ها گرفتم
خیره نگاهش را پایین اورد و به دستم زل زد
_بابت امروز متاسم،اگر وقت داشته باشین باید یه چیزی و بگ
رمان فوق در دست چاپ است و دیگر امکان عضویت در آن وجود ندارد
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
دینا ضیایی
۱۷ ساله 10سلام ببخشید من میخوام گوشیم رو عوض کنم یعنی یه گوشیم دیگه بخرم توی کامنتا بعضیها گفته بودن اگه کد رو با یه گوشیه دیگه بزنی نمیاد من الان باید چیکار کنم؟
۲ سال پیشدینا ضیایی
۱۷ ساله 10متاسفانه عکس فیش رو ندارم😔
۲ سال پیشKhati
40کاشکی رمان های آنلاین رو ول نکنید از طرفی هم میدونم که شما اگر تحت فشار نبودین هیچ وقت این کارو ول نمی کردین چون قلم شما واقعافوق العاده است رمان های زیادی خوندم ارزش خوندن نداشتن قلمت جادوداره❤
۲ سال پیشKhati
40هر لحظه که رمان جلو تر میره هیجانم بیشتر میشه و انتظارم برای پارت بعدی و بعدترش بیشتر میشه ممنون از رمان های زیبا گلم❤❤😍😍😍❤👌👌👌👌🌹🌹🌹😘😘😘😘🥰🥰🥰🌺🌺🌺🌺
۲ سال پیشدینا ضیایی
۱۷ ساله 21خب پس برایان و آروی یه ربطی به گذشته ی آیسو دارن تا اینجاشو تونستم حدس بزنم😂
۲ سال پیشBaran
42من چرا روی برایان کراش دارم به جای اروی؟ 😭😂😂 مثل همیشه جذاب و باحال ❤
۲ سال پیشJSD
۱۸ ساله 60خدایی فشار نیارید رمانا انلاین نباشن یعنی با سانسور خواهند بود . من شخصا حاضرم دو برابر پول کتابو بدم ولی با سانسورای الکی نباشه کتاب 🥺🥺🥺🥺 کاش رمانای انلاینشونو ادامههه بدننن😭😭😭
۲ سال پیش:(
85چرا اینقدر کمممممم😢😢😢😢
۲ سال پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
عاشق برادر زنداداشم بودم. پسر مودب و باشخصیتی که مدیریت یکی از هتلهای مشهد رو به عهده داشت و نجابت و وقار از وجودش میریخت اما مجید عشق ممنوعهی من بود! مادرش شکوه به ازدواج برادرم با دخترش راضی نبود چون ما رو همشان خانوادهاش نمیدونست و برادرم با وسط گذاشتن جونش رضایتش را بدست آورد. اما چه اتفاقی میافته اگه شکوه بفهمه پسرش مجید هم در تمام مدت دلباختهی من بوده و درصدد فرصت مناسب برای ابراز علاقهاش به من؟...
راه های دانلود اپلیکیشن
ژانر ها بیش از 35 ژانر مختلف
تعداد آدمهایی که من واقعا دوستشان دارم زیاد نیست؛ تعداد کسانی که نظر خوبی دربارشان دارم از آن هم کمتر است "من هرچه بیشتر دنیا را میشناسم از آن ناراضیتر میشوم" هر روز که میگذرد بیشتر معتقد میشوم که آدمها "شخصیت ناپایداری دارند" نمیشود روی ظواهر، لیاقت یا فهم و شعورشان حساب باز کرد! نویسنده : جین آستین
اکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسفاکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسف
اسفند
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
بهمن
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
دی
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
آذر
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
آبان
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
Dayana
00رها و آروی و برایان یه نسبتی باهم دارن؟ 🤔