شیرشاه - VIP به قلم مرجان فریدی
پارت بیست و نهم
زمان ارسال : ۸۰۴ روز پیش
دستی به موهای نا مرتبم کشیدم.
_مطمئنی میگن منم برم!؟ اون ویکتوریا که داشت می ترکید، احتمالا جلوم و بگیره.
حنا دستی به گردنش کشید و کلافه درحالی با گوشی اش ور میرفت گفت:
_اومم...نه آروی خیلی محکم تر از چیزیه که فکر میکنی...حتی به نامزدشم باج نمیده.
نگران نباش...
نگران هم نبودم.متوجه شده بودم.
که این مرد از کسی نمیترسید.
سر حرف هایش هم میماند
***
حق ب
رمان فوق در دست چاپ است و دیگر امکان عضویت در آن وجود ندارد
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
Baran
20وایی خدا خیلی خوب بود. چقدر شخصیت ها خوبننننننن.
۲ سال پیشنرگس
۱۴ ساله 80عالی بودی مث همیشه ولی اخه چرااا یه پارت دو پارت همینجوریش کم بود کریدیش یکی اخه چراااا توروخدا همون دوپارتش کن و اینکه حس میکنم قسمت بعد یه اتفاق مزخرف و بدی قراره بیفته
۲ سال پیشNfs
100مرسی از پارت مث همیشه خفن ولی بازم فقط ۱ پارت🥺 مگه هم پنجشنبه هم جمعه نیس حق ما نیستش ما هزینه کردیم🥺
۲ سال پیشدینا ضیایی
۱۷ ساله 60چرا حس میکنم پارت بعدی آروی قراره ضدحال بزنه؟
۲ سال پیش
رویا
80واقعا یه پارت تو هفته کمه تا میای پارتو بخونی یادت رفته باید پارت قبلو نگاه کنی خواهشا بیشترش کنید ممنون از قلم زیبای نویسنده