پارت ششم

زمان ارسال : ۸۰۱ روز پیش

**************
صبح از خواب بیدار شدم ...تصمیم را گرفته بودم باید از این عشق دل میکندم ...
لباس شبی که اماده کرده بودم را روی تختم میگذارم .
از اتاقم بیرون میروم و نگاهم به میز صبحونه ایی میفته که مرجان حاضر کرده ...
لبخندی میزنم و سوت زنان سمت میز میروم ...
ماما

این رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت (چاپ یا ویرایش) تا اطلاع ثانوی امکان مطالعه آن وجود ندارد

461
276,018 تعداد بازدید
1,316 تعداد نظر
82 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • وارتولو

    10

    چرا بعضیاتون کارما منفی میدین 😂الان نظر بعضیارو خوندم پشمام ریخت نویسنده کارت عالیح همینجوری پیش برو🌚❤

    ۲ سال پیش
  • مری

    10

    سلام خسته نباشید🌹موضوع و ایده رمان خیلی جذاب و جالبه و سرعتی که رمان پیش میره خوبه.به موضوعات مهم تر می پردازه.فقط چند تا نکته که به چشم میاد تقریباً،میگم و امیدوارم ناراحت نشید و نقد در نظر بگیرید🌹

    ۲ سال پیش
  • مری

    11

    احساسات و جزئیات رو خیلی کم توجه میشه بهش.مثلا اگه حالت چهره(خنده دلنشینی کرد،چشماش از تعجب گرد شد،موقع خنده چروک افتاد چشمش)بیان همچنین حالت هایی تصور فضا رو برای خواننده راحت تر میکنه و قلم رو جذاب

    ۲ سال پیش
  • مری

    00

    نوشته و متن که بعضی جاها محاوره ای هست و جای دیگه ادبی.اگه یه نوشتار ثابت داشته باشه،مثلا همه اش راحتو محاوره باشه یا کامل ادبی و کتابی اصطلاحا،بهتر میشه البته از نظر من وشما خودتون تصمیم گیرنده هستید

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    یکم جلوتر برعه داستان همه این نکات در نظر گرفته شده .بچه ها من متنی که همون موقع مینویسمو میزارم وبره برای ویراستاری درست میشه .و رمان به زبان ادبی و عامیانه هستش

    ۲ سال پیش
  • بنده خدا

    30

    عاشقتم خانم سیاوشی که این قدر گلی ، فقط من با حرف زدنشون زیاد حال نمی کنم خیلی رسمیه راحت تر باشن، روند داستانم خوبه 😘😘😍😍😍

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    بچه ها یکم که بره جلوتر داستان میفته دستتون ،مطمئنم خوشتون میاد.الان اولاشه و میدونم که هنوز عمیق ارتباط برقرار نکردین

    ۲ سال پیش
  • ندا

    ۲۲ ساله 30

    سلام خانم سیاوشی به جز این رمان رمان دیگه ای ننوشتی ؟؟؟.واقعا عالی مینوسی .انشاءالله همیشه بدرخشی عزیزم

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    بله ،رمان ماه قلب من

    ۲ سال پیش
  • النا

    50

    به حرف هاشون اهمیت ندید واقعا رمان عالی هست من که میتونم هر روز براش منتشر باشم مرسی خانوم سیاوشی💜😙

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    🙏🙏⁦❤️⁩😍

    ۲ سال پیش
  • سورن

    140

    چه نویسنده باحالی جواب همرو میده!🙃

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    ⁦🤭

    ۲ سال پیش
  • فاطمه

    60

    آره خیلی خوبین من ک ذوق میکنم میبینم جواب میدین

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    😘😘😘😘قشنگم

    ۲ سال پیش
  • بهار

    615

    خیلی بی معنی بود از تو اتاق امد صبحانه خورد بعد یه هفته همین ،دستت درد نکنه زیاد خودتو اذیت نکن ما خیلی صبوریم صبر میکنم تا شما صبحانه بخوری بری آرایشگاه

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    عزیزم پارت فردا رو بیشتر میزارم 😘حرص نقول

    ۲ سال پیش
  • دریا

    142

    واقعن ک این چ طرز حرف زدنه؟😑

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    بچه ها من میتونستم مثل نویسنده های دیگه حق عضویت بگیرم ولی بخاطر شما رایگان گذاشتم .منتی نیست ولی من پارتای دیگه از بقیه نویسنده هارو نگاه میکنم همینقدره .

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    من نمیگم از من تعریف کنید شما حق نظر دادن دارید .من رمانو سریع پیش میبرم میگین زود میگذره .اروم پیش میبرم میگین صبور نیستیم .من چیکار کنم اخرش؟

    ۲ سال پیش
  • مهرو

    ۲۴ ساله 120

    فاطمه جونم تو عالی هستی عزیزم همیشه کسایی هستن ک خلاف جهت اب حرکت میکنن ب دلایل و اهداف مختلف....برای ما ثابت شده ای باهمین فرمون برو غمت نباشه همیشه بدرخشی 🤍💛🧡👍🤘

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    قربونت برم مهروی مهربونم⁦❤️⁩😍

    ۲ سال پیش
  • مهرو

    ۲۴ ساله 50

    خدانکنه گل گلی😘🤎

    ۲ سال پیش
  • سارای

    ۲۶ ساله 73

    سلام عزیزم کارخودتو انجام بده به ماکاری نداشته باش 😍😍😘😘😘

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    شما عزیزین🙏⁦❤️⁩

    ۲ سال پیش
  • دینا ضیایی

    ۱۷ ساله 102

    به حرفاشون گوش ندید خانم سیاوشی رمانتون خیلی هم قشنگه و من به شخصه حاضرم کل هفته رو برای همین چند خط منتظر بمونم❤

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    پارت ۷ و براتون طولانی تر گذاشتم 😍

    ۲ سال پیش
  • دینا ضیایی

    ۱۷ ساله 60

    مرسی😍

    ۲ سال پیش
  • Fatemeh hd

    41

    عزیزم شما اگه خیلی مشکل داری حتما بعد صبحونت نرو آرایشگاه به یه جای دیگه سر بزن بلکه یکم اروم بشی👀👋

    ۲ سال پیش
  • نارگل

    ۱۷ ساله 20

    بی صبرانه منتظر پارت بعدیم و نویسنده عزیز از رمانت خیلی خوشمان امد برات آرزوی موفقیت میکنم🤩👍

    ۲ سال پیش
  • مهدیه

    40

    کجا میرن مهمونی؟

    ۲ سال پیش
  • افسانه

    ۱۵ ساله 60

    سلام ،ممنون عزیزم که پارت هفت رو طولانی تر میکنی ،واقعا رمانت عالیه عشقم ، هرجا که هستی سلامت باشی نفس ،

    ۲ سال پیش
  • غزل

    93

    فاطمه جون عالی بود با همین فرمون برو به حرفای بقیه ام گوش نده اینا فقط انرژی منفین

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    چشم ⁦❤️⁩🙏قربونتون برم

    ۲ سال پیش
  • دخترای من

    ۳۶ ساله 40

    فاطمه بانو عزیز دلم مثل همیشه عالی بود👌 جانه دل سلامت باشی دختر گلی ♥️🌺

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    عزیزمی⁦❤️⁩🌼

    ۲ سال پیش
  • Sara

    211

    سلام. پ ارت خوبی بود خانم سیاوشی اما فکر کنم بهتر باشه که پ ارت هایی که نوشته میشه یکم معنا و مفهوم بیشتری داشته باشه.همین. خیلی ممنون

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    🙄😐

    ۲ سال پیش
  • Baran

    80

    عزیزم تو کاری رو که به عنوان یک نویسنده درسته از نظرت رو انجام بده. قراره شما بنویسی و ما بخونیم و لذت ببریم پس بهترین خودت رو سعی کن انجام بدی ❣️

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    🙏❤️🌼

    ۲ سال پیش
  • زینب

    ۲۰ ساله 102

    عالی بودفقط ستوده وبرسام باهم دیگه ازدواج نکنن ستوده زن یکی دیگه بشه نه برسام مرتیکه ازخودراضی میگه نادیارنگ صورتی دوست نداره امارنگ صورتی ر برای توخوشکل

    ۲ سال پیش
شروانو (شَروانو) لحظاتی پیش

پدرم عاشق فرزند دختر بود... بعد از چهار فرزند پسر، بالاخره صاحب یک دختر شد. مادرم می‌گفت آن روز از خوشحالی توی پوستش نمی‌گنجید و این برای باقی اهالی روستا مسخره‌ترین چیز ممکن بود... یکی یک‌دانه پدر شده بودم؛ نامم را دلنیا گذاشت اما همیشه «تاقانه» صدایم می‌کرد، یعنی دردانه... بچه که بودم، معنی اسمم را پرسیدم و او جواب داد: دلنیا یعنی مطمئن، یعنی اطمینان... خوب می‌دانست که قرار است زندگی برای من چقدر سخت باشد. هر شب می‌آمد، موهایم را شانه می‌کرد و از قوی بودنم حرف می‌زد. لبخند می‌زد و خیره در چشمان سیاهم می‌گفت: تو دلنیایی، مرز آرزوها و رویاهات رو از قفسی که مردم برات می‌سازن، بزرگ‌تر کن؛ حتی اگر هیچ‌کس باورت نداشت تو دلنیا باش و به خودت مطمئن باش، زور و قوی بودن تو رو هیچ‌کس نداره، تو می‌تونی از ویرونه‌ها آبادی بسازی... اسمت و وجودت شبیه گل، به زندگی رنگ و بو می‌بخشه... تو تا همیشه باید برای خودت و خوشی‌هات مبارزه کنی چون تو قوی‌ترین مبارزی! شَروانو در زبان کوردی به معنی مبارز است. ____ ۱. تاقانه در زبان کوردی به معنای دردانه یا تک فرزند است.

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

یک جرعه از کتاب غرور_و_تعصب

تعداد آدم‌هایی که من واقعا دوستشان دارم زیاد نیست؛ تعداد کسانی که نظر خوبی دربارشان دارم از آن هم کمتر است "من هرچه بیشتر دنیا را می‌شناسم از آن ناراضی‌تر می‌شوم" هر روز که می‌گذرد بیشتر معتقد می‌شوم که آدم‌ها "شخصیت ناپایداری دارند" نمی‌شود روی ظواهر، لیاقت یا فهم و شعورشان حساب باز کرد! نویسنده : جین آستین

فروردین
۲۷
نقد و بررسی رمان سووشون

اکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسفاکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسف

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید