پارت بیست و سوم

زمان ارسال : ۸۲۶ روز پیش

خبر نداشت...
خبر نداشت شریک و دوست جدیدش که پروژه جدیدش را ب او سپرده قصد نابودی اش را دارد.
شیدا و آن بی همه چیز...
میخواستند با شریک شدن با او و ب دست گرفتن مدیریت شرکت های دیگر آروی در کشور های دیگر اورا از همه جانبه زمین بزنند.

هدف من فقط نزدیکی به او برای زمین زدن شیدا و آن مرتیکه نبود.
هدفم کمک ب آروی هم بود.

هرچند کارم بعد از نامزد شدنش با ویکتوریا سخت تر م

711
316,108 تعداد بازدید
1,847 تعداد نظر
121 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • دینا ضیایی

    ۱۷ ساله 10

    پارت نداریم امروز؟

    ۲ سال پیش
  • 10

    چرا ولی هنوز ارسال نشده

    ۲ سال پیش
  • دینا ضیایی

    ۱۷ ساله 10

    من فکر میکردم ویکتوریا دختر مهربون و ساده ای است باشه اما انگاری زیادی فیس و افاده ایه😕

    ۲ سال پیش
  • Narjes

    ۱۵ ساله 40

    من خودمم رشتم طراحی و دوخته،یعنی خیلی کیف میکنم وقتی شیر شاهو میخونم ... عررررر تا هفته دیگه چجوری دووم بیارم 😑

    ۲ سال پیش
  • Hana

    50

    خوندن شیر شاه=خون دماغ شدن من عررررر خیلی گاده من غششش

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید