شیرشاه - VIP به قلم مرجان فریدی
پارت بیست و یکم
زمان ارسال : ۸۱۲ روز پیش
روی تخت دراز کشیده و چشمانم را بسته بودم.
لبه های سویشرتم را ب هم نزدیک کرده و پاهایم را در شکمم جمع کردم.
کلاه سویشرت را روی سرم تا روی چشمانم پایین کشیدم.
باران میبارید.
من از باران متنفر بودم.
قطرات باران با شدت به شیشه ها برخورد میکردند.
حتی از صدای باران هم متنفر بودم.
پلک هایم را محکم روی هم فشردم.
فردا روز مهمی بود.
به شرکت .آروی میرفتم تا شروع به کار کنم.
رمان فوق در دست چاپ است و دیگر امکان عضویت در آن وجود ندارد
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
30این رمان محشره🔥
۲ سال پیشدینا ضیایی
۱۷ ساله 40نمیدونم چرا اما بیشتر از همه توی این رمان از پرنیا، حامی و شیرشاه خوشم میاد:)
۲ سال پیشفاطمه
50هم نا مهربونه... هم آفت جونه... هم با دیگرونه... هم قدرم ندونه ندونه ندووونه...😂😂😂😂
۲ سال پیش....
90جررررررر عاشق تیپ پرنیا شدم🤣🤣🤣
۲ سال پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
عاشق برادر زنداداشم بودم. پسر مودب و باشخصیتی که مدیریت یکی از هتلهای مشهد رو به عهده داشت و نجابت و وقار از وجودش میریخت اما مجید عشق ممنوعهی من بود! مادرش شکوه به ازدواج برادرم با دخترش راضی نبود چون ما رو همشان خانوادهاش نمیدونست و برادرم با وسط گذاشتن جونش رضایتش را بدست آورد. اما چه اتفاقی میافته اگه شکوه بفهمه پسرش مجید هم در تمام مدت دلباختهی من بوده و درصدد فرصت مناسب برای ابراز علاقهاش به من؟...
راه های دانلود اپلیکیشن
ژانر ها بیش از 35 ژانر مختلف
تعداد آدمهایی که من واقعا دوستشان دارم زیاد نیست؛ تعداد کسانی که نظر خوبی دربارشان دارم از آن هم کمتر است "من هرچه بیشتر دنیا را میشناسم از آن ناراضیتر میشوم" هر روز که میگذرد بیشتر معتقد میشوم که آدمها "شخصیت ناپایداری دارند" نمیشود روی ظواهر، لیاقت یا فهم و شعورشان حساب باز کرد! نویسنده : جین آستین
اکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسفاکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسف
اسفند
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
بهمن
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
دی
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
آذر
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
آبان
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
دینا ضیایی
۱۷ ساله 50امیدوارم پایان رمان تلخ نباشه:)