پارت پانزده

زمان ارسال : ۸۵۹ روز پیش

چشمانم را بسته بودم.
آرایشگر داشت خط چشمم را میکشید.
گفته بودم خط چشمم ظریف باشد

باید استرس میداشتم.اما نداشتم
امشب ،شب من بود.
حنا بالا سرم ایستاده و مدام به آرایشگر دستور میداد.
خیلی روی میکاپ حساس بود
برای همین هم همیشه بهترین و حرفه ای ترین میکاپ از آن خودش بود.
_سایه اش باید نیلی کمرنگ باشه، ولی شما داری آبی کبریتی روشن میزنی!
چشم هایم را باز کرد

724
318,013 تعداد بازدید
1,847 تعداد نظر
121 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Sahel

    ۱۷ ساله 10

    وااییییی این رمان محشرههههه مرجان جون😍😂

    ۱ سال پیش
  • .

    30

    فکر کنم امروز پارتو نمیزارن چون هیچ تایمری نزاشتن واسه پارت جدید

    ۲ سال پیش
  • db

    50

    وااااااااااااااااااااااااااایی...بالاخره رسیدیم به پارتای حسااااااااااااااااس...عرررررررررررررررر😂😍❤

    ۲ سال پیش
  • ?

    60

    حرفی واسه گفتن ندارم عالیییی بوددد

    ۲ سال پیش
  • N

    90

    بازی شروع شدو پشمای منم همانا ریخت... واقعا حرفی ندارم منتظر پارت بعدیم..🥲

    ۲ سال پیش
  • Nfs

    60

    ...😐 خواسته زیادیه فیلم این صحنرو بخام🤭🤭🤭🤭🤭🤭🤭🤭نمی دونم چی بگم ناموسا😐 این ۱۰ ثانیه فوق العاده بودنش به کل یه رمان می ارزههههههه

    ۲ سال پیش
  • Hana

    70

    عررررررررر قالبممممممممم شروع شددددد جییییییییییییغ پینبپیمیپنیدینیدینیدینپینیپبوبوزو

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید