پارت هشتم

زمان ارسال : ۸۷۶ روز پیش

همان طور که قاب عکس را روی دیوار میگذاشتم گفتم:
_تو پرنس و از هرکسی بیشتر میشناسی.
باهاش همکاری داشتی.خیلی جاها نزدیکش بودی.چند ماهه آمارش و برام درمیاری
به نظرت چه جور تیپ آدمیه؟
بیخیال گلدان شد و برخاست و روی کاناپه ساده صدفی رنگ نشست.
_همه چیز و میدونی برات همه اطلاعاتش و فرستادم!
سر تکان دادم و درحالی که با دستمال روی قاب عکس را تمیز میکردم زمزمه کردم.
_میخوام

713
316,203 تعداد بازدید
1,847 تعداد نظر
121 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • رهیایابو ک

    00

    چرا باز نمیشه خوب

    ۶ ماه پیش
  • Hana

    60

    هقققق اینقد جذابیت و خفنی ت این رمان عادی نیست عررررررررر من مردمممممم که ننه یکی منو بگیره متلذنببتذدذازیبب

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید