پارت هفتاد و نهم

زمان ارسال : ۹۰۸ روز پیش

***
- تو گفتی که اون دوباره برگشته، درسته؟
آرام سری تکان داد.
- برگشته... تنها نه، با بتی!
- مثل گذشته؟
- آره.‌.. جیمز یه گوشه نعشه میافته... بتی باهاش دعوا می‌کنه.
لوویس دست‌هایش را به هم کوبید.
- برای رفتنشون هیچ‌کاری نکردی؟
سرش را به طرفین تکان داد.
- نه چون نمی‌تونم. شاید باید عادت کنم.
- به چی؟
- به اونا!
لوویس با یادآوری چیزی که هلن گفته بود، چشم‌هایش ر

727
378,970 تعداد بازدید
1,202 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • S

    33

    از اونجایی که یکی از ژانر های رمان عاشقانه است فکر کنم انابت و ایوان به هم علاقه پیدا میکنن و ناگفته نماند که این پارتش خیلی کوتاه بود🤷🏻 ♀️😇

    ۳ سال پیش
  • Taniya

    ۱۶ ساله 40

    چقدر پارتش کوتاه بود و همچنین ی جورایی مجهول😐دوباره سوالایی ک در مورد ایوان داشتم اومد تو ذهنم😐😂

    ۳ سال پیش
  • فریبا

    50

    الان کی و کی داره با هم حرف میزنه🤨

    ۳ سال پیش
  • Dayana

    70

    ایوان و لوویس (روانشناس ایوان)

    ۳ سال پیش
  • فریبا

    30

    ممنون ❤

    ۳ سال پیش
  • Dayana

    140

    من حس میکنم جیمز و بتی پدر و مادر ایوانن که مردن و حالا ایوان روحشون رو میبینه

    ۳ سال پیش
  • Dayana

    90

    الان نیم ساعته دارم کشیک میکشم که کی پارت میزاری 😂

    ۳ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید