پارت هفتاد و یکم

زمان ارسال : ۹۲۱ روز پیش

به حال و روزم خندید.
خوب می‌دانست کی چه بگوید تا طرف مقابلش را به هم بریزد.
روانی باهوشی بود.
تمام آن بازجویی‌ها از مقابل چشمانم گذشت.
گذشت و رسیدم به ونسا که چند شب پیش با حرف‌هایش به هم ریختم.
تهدید بود...
می‌خواست فکرم را مشغول کند و موفق شد.
مگر امکان داشت اسم دخترم را از زبان یک قاتل بشنوم و به هم نریزم؟
- تو خیلی زود عصبانی می‌شی!
فشار عصبی زیادی را داشتم

727
379,484 تعداد بازدید
1,202 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Sa_r_a

    20

    لنتی خوِدِ خودِ کراشِ این ایوان 😲😲😲😲😲کاش عکس شخصیت ها رو هم نویسنده بزاره🙂💔

    ۳ سال پیش
  • فریبا

    81

    چرا اینقد رو ایوان کراش زدین نمیفهمین واقعا اون یه قاتله

    ۳ سال پیش
  • /♧

    131

    😂🤤اوففف همیشه ادم های بد داستان خیلی بد کراشن لعنتی ها 😂🤨تو واقعیت دستمون بهشون نمیرسه یکم اکشن شه زندگیمون فقط بخور و بخواب کار😂😂🥲

    ۳ سال پیش
  • ---

    51

    کراش که منطق حالیش نمیشه به خاطر همین میگیم کراش....طرف جذابه کراش میزنیم روش، حالا هرکی میخواد باشه

    ۳ سال پیش
  • الما

    81

    اون یه قاتله مفیده و واقعانم کراش زدنیه منکه عاشق شخصیتشم😍❤️😘😘💋

    ۳ سال پیش
  • Hesel

    90

    وای چه باحال گفت سلام کن ببینم🤣🤣🤣

    ۳ سال پیش
  • تنها

    50

    لعنتی روانی دیونه ایوان عالیه من عاشقشم

    ۳ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید