پارت شصت و ششم

زمان ارسال : ۹۰۱ روز پیش

کمی سبد بزرگ را حرکت داد و آخرش که نفهمید چه باعث سنگینی بیش از حد شده، سرش را کج کرد و به سختی آن را هل داد و از اتاق بیرون برد.
اتاقی که فقط در آن لباس‌ها را جمع می‌کردند و برای شستن، به رختکن بزرگ برده می‌شد.
رختکن بزرگ فقط برای زندانی‌ها بود. لباس و یونیفرم سربازها و باقی کسانی که در زندان حتی سِمَت کوچکی هم داشتند، به خارج از زندان انتقال می‌دادند تا تمیز شوند.
تبعیض همه جا

723
375,343 تعداد بازدید
1,200 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Dayana

    10

    اوه مای گاد!!! پس درست حدس زدم اونی که افتاد زندان ایوان نبود اما مشکل اینجاست... پس کیه؟ 🤔

    ۲ سال پیش
  • سنا

    40

    من نفهمیدم چی شد؟ 🥺

    ۲ سال پیش
  • بنده خدا

    70

    من فقط ی سوال دارم..اون زنه هم ادم بدی بود؟ چون هیچ چیزی درباره مقتول دهم نگفتن

    ۲ سال پیش
  • شانلی

    ۱۶ ساله 90

    جان چیشد؟ زرنیخ چه خفنه پلیساروگول زده 🤔🤩

    ۲ سال پیش
  • E

    30

    لعنتی ، عالیه

    ۲ سال پیش
  • مهدیه

    40

    چی شد؟ کدومش زرنیخ بود

    ۲ سال پیش
  • Hesel

    60

    واااای چه جالب شد داستان 😃😃😃

    ۲ سال پیش
  • یگانه

    100

    فک کنم اون کسی که افتاد زندان همون کسی باشه که ایوان از تو دارک وب سفارش داد یعنی قاتل سریالی

    ۲ سال پیش
  • افرا

    100

    از جالب هم جالب تره وویییییی😍😍🙂

    ۲ سال پیش
  • روناک

    100

    ... مخم پوکید اون زرنیخ نبوده. لعنتی جذاب این رمان عالیه . کار های زرنیخ هم همش یا برنامه بوده عالی بود 👏👏👏👏👏👏

    ۲ سال پیش
حسرت با هم بودن لحظاتی پیش

عاشق برادر زنداداشم بودم. پسر مودب و باشخصیتی که مدیریت یکی از هتل‌های مشهد رو به عهده داشت و نجابت و وقار از وجودش می‌ریخت اما مجید عشق ممنوعه‌ی من بود! مادرش شکوه به ازدواج برادرم با دخترش راضی نبود چون ما رو هم‌شان خانواده‌اش نمی‌دونست و برادرم با وسط گذاشتن جونش رضایتش را بدست آورد. اما چه اتفاقی می‌افته اگه شکوه بفهمه پسرش مجید هم در تمام مدت دلباخته‌ی من بوده و درصدد فرصت مناسب برای ابراز علاقه‌اش به من؟...

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

یک جرعه از کتاب غرور_و_تعصب

تعداد آدم‌هایی که من واقعا دوستشان دارم زیاد نیست؛ تعداد کسانی که نظر خوبی دربارشان دارم از آن هم کمتر است "من هرچه بیشتر دنیا را می‌شناسم از آن ناراضی‌تر می‌شوم" هر روز که می‌گذرد بیشتر معتقد می‌شوم که آدم‌ها "شخصیت ناپایداری دارند" نمی‌شود روی ظواهر، لیاقت یا فهم و شعورشان حساب باز کرد! نویسنده : جین آستین

فروردین
۲۷
نقد و بررسی رمان سووشون

اکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسفاکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسف

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید