زرنیخ (زَرنیخ - رِلگا) به قلم آمنه آبدار
پارت یکم
زمان ارسال : ۹۸۹ روز پیش
در حال بارگذاری پارت هستیم. مشاهده پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
مَح
00مقدمه رو خوندم کرکام ریخا
۱۰ ماه پیشریحان
00دم دمای صبح اتاقی تاریک و سکوتی مطلق تهدید زرنیخ حسش کردم وایستادن قلبمو
۱ سال پیشYeganeh
۱۹ ساله 00خیلی قشنگه مخصوصا مقدمه فقط اینکه یکم خودی تر باشه عالی تر میشه اینجوری یکم رمان بد خونده میشه داستان عالیه🌱
۲ سال پیشروشنک
00عالی
۲ سال پیشرونیا
51وایی مقدمو رو !!! ترسیدمممممممم😯😨😨😂
۲ سال پیشhichkas
42مقدمه رو داشته باشینا من الان منتظرم سردی رو رگم حس کنم زرنیخ جان ، امضاتم عوض کن بهت نمیا :|
۳ سال پیشA.mordad
00وولک مو با ایی نوشتن تو خو سی خودوم خوو نمیمانه😅 ایول خیلی خوب نوشتی دمت گرم بوس بوس آمنه جون
۳ سال پیشHesel
60عالیه😍😍😍 رمان رو تغییر دادی؟ آخه پارت هاش شبیه قبلا نیست🥺
۳ سال پیشهستی
20😐👩🏿 🦯😂عاالییییح
۳ سال پیششایلین
۱۵ ساله 70مقدمش خیلی خوب بود عاشقش شدم *_*
۳ سال پیشریحون
111عالیی❤ آخ که چقد این ایوانو میدوستم 😍 من غشش
۳ سال پیشزهرا
۱۴ ساله 131🔪عشق زرنیخ😵🗡⚔️
۳ سال پیشی بنده خدا
۱۶ ساله 240از مقدمه این رمان مشخصه داستان قشنگی داره فقط لطفا عکس شخصیت هارم بزارید ممنون.
۳ سال پیشرائیتی
190واو عجب مقدمه ای میترسم اگه نخونمش بیان بکشنم 😬شوخی کردم من اینجور رمان هارو دوست دارم ممنون از خانم ابدار🌹🌹
۳ سال پیش
حمیرا قنبری
00عالییییییییی♡♡