همخونه خون آشام (جلد دوم خون آشام ایرانی)

به قلم محمدرضا عباس زاده

تخیلی ترسناک

بعد از ماجراهای زیاد در زندگی ابگین شرقی ، سرانجام عقد کنان اردین و ابگین انجام میشه . اما ابگین به راز های وحشتناک در باره آدم های اطرافش پی می برد .رازهایی که موجب ماجراهایی شگفت انگیز و غافلگیر کننده برای دخترک هجده ساله و خون آشام می شود و حوادث خونباری را رقم می زند ....


62
64,509 تعداد بازدید
20 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۸ ساعت و ۳۰ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید

ارسال نظر برای این رمان قفل شده است

آخرین نظرات ارسال شده
  • کاملیا

    ۱۳ ساله 00

    برو جست و جو بزن خون اشام ایرونی تو همین برنامه میاره

    ۳ سال پیش
  • ابگین

    ۱۸ ساله 100

    این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد

  • Ana

    ۱۸ ساله 72

    من خوشم نیومد ولی ممنون از نویسنده اش من خودم چند تا رمان نوشتم و می دونم خیلی سخته پس دستت درد نکنه .

    ۳ سال پیش
  • اا؟؟

    ۰۰ ساله 151

    خداییش چرا آخرش اینجوری شد پس آردین چی؟!آبجی شهنازش چی؟! اول اونارو نجات میداد بعد آدم میشد خب⁦☹️⁩💔

    ۳ سال پیش
  • آیدا صفری

    ۱۵ ساله 20

    ببخشید جلد اولشو از کجا پیداکنم ؟

    ۳ سال پیش
  • پری

    231

    بد نبود ولی کاملاً مشخص بود که یه آقا نوشته. دل دخترا که خیابون نیست همه بیان و برن. درضمن آخرش اصلا خوب تموم نشد

    ۳ سال پیش
  • ستیلا

    172

    ببین این حرف ام دیگه انقدر ظلم خیلی از نویسنده ها اقا هستن و قلم خوبی دارن بنابراین همه رو به یه چوب نباید زد. البته در اینکه خانم ها چون احساس قوی تری دارن قشنگ تر مینویسن جای بحثی وجود نداره

    ۳ سال پیش
  • mohadeseh

    121

    من با اینکه بلوچ نیستم ولی خدایی خیلی بهم برخورد و شدیدا تخیلی هم این جلد هم جلد اول خیلی بی سر ته اصلا پیشنهاد جالب برای خوندن نیست فقط از اینکه زیادی بی سر ته خنده اون میگیره

    ۳ سال پیش
  • گل سرخ

    510

    عالیییییییییی بوووووودممنون

    ۳ سال پیش
  • آیهان

    122

    واقعا افتضاح😒😒

    ۳ سال پیش
  • Hila

    161

    اصلا جالب نبود، هر دفه عاشق یکی بشی، آخه مگه میشه، بعد آخرش رو حداقل باید ادامه میدادن خیلی بی سر و ته تموم شد😒

    ۳ سال پیش
  • النا

    ۱۶ ساله 110

    بقیش چی اون اول باید میرفت پیش اردین بعد شهناز و اینا رو نجات میداد بعدش زندگی قشنگی میساخت ماروهم تو خماری بقیش نمیزاشت ولی کاش ابنوس رو نمیکشتن

    ۳ سال پیش
  • دلارام

    ۲۲ ساله 272

    مزخرف ترین رمانی بود که تابه حال دیدم بعدش کی به شما اجازه داده که به قوم بلوچ توحین بکنید کارتون واقعا مسخرس هیچ کدوم از اون حرفای که درباره بلوچا زدین حقیقت نداشت مزخرف مزخرف بدترین رمانی بود😒🤬🤬

    ۳ سال پیش
  • دختر خشن

    132

    خیلی بی خود تموم شد

    ۳ سال پیش
  • Queeb

    ۱۶ ساله 184

    مزخرفترین رمان تخیلی بود که خوندم

    ۳ سال پیش
  • خورشید

    728

    خیلی زیبا و فوق العاده بود حتما بخونید عالیهههههههههه

    ۳ سال پیش
حسرت با هم بودن لحظاتی پیش

عاشق برادر زنداداشم بودم. پسر مودب و باشخصیتی که مدیریت یکی از هتل‌های مشهد رو به عهده داشت و نجابت و وقار از وجودش می‌ریخت اما مجید عشق ممنوعه‌ی من بود! مادرش شکوه به ازدواج برادرم با دخترش راضی نبود چون ما رو هم‌شان خانواده‌اش نمی‌دونست و برادرم با وسط گذاشتن جونش رضایتش را بدست آورد. اما چه اتفاقی می‌افته اگه شکوه بفهمه پسرش مجید هم در تمام مدت دلباخته‌ی من بوده و درصدد فرصت مناسب برای ابراز علاقه‌اش به من؟...

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.