دختری برای این که پدرش رو از ورشکستگی نجات دهد با پدر شوهر آینده اش قرار میذاره که اگه اون طلب پدرش رو پرداخت کنه در عوض اون با پسرش که به دختره علاقه داره ازدواج کنه ولی دختره هیچ حسی به پسره نداره...


396
91,431 تعداد بازدید
203 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۰ ساعت و ۶ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Ahoo

    ۰ ساله 00

    رمان خوبیه

    ۱ ماه پیش
  • فاطمه

    ۲۹ ساله 10

    اصلا خوشم نیومد سر و ته نداشت .

    ۱ ماه پیش
  • ......

    00

    .

    ۲ ماه پیش
  • برزه

    00

    جالب بود

    ۲ ماه پیش
  • مهرسانا

    ۲۱ ساله 20

    خیلی ساده و سطحی بود

    ۳ ماه پیش
  • هانیه

    00

    خیلی قشنگ بود💕

    ۳ ماه پیش
  • نفیسه

    ۳۰ ساله 10

    قلمش بسیار خوبه اما موضوع اولیه که یه دختر وارد این راه بشه غیر ملموس یکم از سختی های زندگیس باید میگفت که این مجبور به این نوع ازدواج بشه

    ۳ ماه پیش
  • Sedi

    10

    عالی بود.❤❤

    ۳ ماه پیش
  • مهلقا

    20

    جالب بود

    ۴ ماه پیش
  • اسما

    10

    خیلی قشنگ بود

    ۴ ماه پیش
  • آذر

    30

    رمان خیلی زیبایی بود

    ۶ ماه پیش
  • یزدان

    02

    من تا نصفه خوندم چیزی نفهمیدم جالب نبود

    ۶ ماه پیش
  • Vorojak

    ۲۴ ساله 21

    متاسفانه رمان اصلا جذبم نکرد،موضوع کاملا تکراری بود اما نویسنده اومده بود از وسط ماجرا شروع به شرح دادن کرده بود و گاهی گریز به عقب برای فهم داستان.ذهن رو خسته میکرد سلیقه من نبود

    ۶ ماه پیش
  • sara

    10

    واقعا زیبا و دلنشین بود

    ۶ ماه پیش
  • دخترک زیبا

    10

    سلام ممنون از نویسنده رمان عالی بود اولین رمانی بود که خستم نکرد حتما بخونید

    ۷ ماه پیش
شروانو (شَروانو) لحظاتی پیش

پدرم عاشق فرزند دختر بود... بعد از چهار فرزند پسر، بالاخره صاحب یک دختر شد. مادرم می‌گفت آن روز از خوشحالی توی پوستش نمی‌گنجید و این برای باقی اهالی روستا مسخره‌ترین چیز ممکن بود... یکی یک‌دانه پدر شده بودم؛ نامم را دلنیا گذاشت اما همیشه «تاقانه» صدایم می‌کرد، یعنی دردانه... بچه که بودم، معنی اسمم را پرسیدم و او جواب داد: دلنیا یعنی مطمئن، یعنی اطمینان... خوب می‌دانست که قرار است زندگی برای من چقدر سخت باشد. هر شب می‌آمد، موهایم را شانه می‌کرد و از قوی بودنم حرف می‌زد. لبخند می‌زد و خیره در چشمان سیاهم می‌گفت: تو دلنیایی، مرز آرزوها و رویاهات رو از قفسی که مردم برات می‌سازن، بزرگ‌تر کن؛ حتی اگر هیچ‌کس باورت نداشت تو دلنیا باش و به خودت مطمئن باش، زور و قوی بودن تو رو هیچ‌کس نداره، تو می‌تونی از ویرونه‌ها آبادی بسازی... اسمت و وجودت شبیه گل، به زندگی رنگ و بو می‌بخشه... تو تا همیشه باید برای خودت و خوشی‌هات مبارزه کنی چون تو قوی‌ترین مبارزی! شَروانو در زبان کوردی به معنی مبارز است. ____ ۱. تاقانه در زبان کوردی به معنای دردانه یا تک فرزند است.

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.