به روزهای کهنه که برمی گردی ردپایی از اشتباهات می بینیم. اشتباهات کوچیک وبزرگی که گاهی سایه اش تا ابد دنبالمون میاد.درست مثل سایه ی مرگ سرد و وحشت آور…
قصه ی یک زن، یک مرد، یک کودک ویک قوم تکرار میشه. هرکس به دنبال حرمت خودش می دوه. یکی حرمت دل ودیگری حرمت خون و هم خونی… قصه ای که ساده شروع میشه. ساده رو این روزها شاید طور دیگری باید معنا کرد. چون سادگی و بغض ودلتنگی همراه هم میاد. دو روایت داریم از دو زمان که سپری شده و درحال سپری شدنه اما نقطه ی اتصال این اتفاقات گذشته ودرحال گذر زندگی و آینده رو شکل میده. اتفاقاتی که حقیقت ها رو باز میکنه. چشمها رو بینا می کنه و می بینیم که هر سنتی حق نیست و …
پایان خوش

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۳ ساعت و ۱۸ دقیقه


رمان فوق به خاطر یکی از دلایل روبرو (چاپ ، در دست چاپ و یا عدم تمایل نویسنده به همکاری با دنیای رمان) امکان مطالعه آن وجود ندارد. از درک و توجه شما مخاطب عزیز سپاسگزاریم.

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.