زامبی های عروسکی

به قلم شیلا سیلاوی

عاشقانه ترسناک

دختری، توی اسپانیا به امید فردایی روشن، به خواب میره محمدعلی هم مثل نرجس، اما توی ایران، با خستگی حاصل از کار، به خواب میره. اما هردو؛ وقتی از خواب بیدار میشن، چیزی جز یه خیابون، وسط بیابون، که هیچ آدمی هم اونجا نیست پیدا نمیکنن!!!


83
64,233 تعداد بازدید
71 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۴ ساعت و ۴۰ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • غزل

    ۱۶ ساله 00

    عالی بود ممنون از نویسنده

    ۱ ماه پیش
  • Zeynab

    50

    یکی از بهترین رمانایی بود ک خوندم🥲

    ۲ سال پیش
  • بخونم یانه؟

    30

    بخونمش؟ اگه میگین بخونمش روی👍🏻کلیک کنین و اگه میگین نخونمش روی👎🏻

    ۴ ماه پیش
  • درسا

    00

    جالب ترین و ترسناک ترین رمانی ک داخل این برنامه خوندین چی بوده؟؟؟

    ۴ ماه پیش
  • زینب

    ۲۱ ساله 00

    عالی بود

    ۸ ماه پیش
  • ماریا

    00

    قشنگه دوسش داشتم

    ۸ ماه پیش
  • سحر

    ۲۱ ساله 00

    آقا چرا اینجوری شده رمانایی ترسناک بیشتر عاشقانه شده تااین ترسناک باسه

    ۸ ماه پیش
  • فاطی

    ۱۳ ساله 53

    خوب بود ولی بهترم میشد مثلا وقتی از اونجا رد شدن بیدار شن ببینن تو خونه هاشون خوابن اگع اینجوری میشد خیلی خوب بود وو اگه نرجس وو محمد علی محرمو نامحرم سرشون میشد بهتر بود همش بغل هم بودن اخ😑

    ۱ سال پیش
  • زیبایی ماه درشب

    00

    دقیقا چقد از این کارا بدم میاد

    ۹ ماه پیش
  • 53

    خوب بود ولی مگه اول داستان محمد علی نبود که نمیتونست با جاشوا و همسرش به زبون اونا صحبت کنه؟🤨 پس چطور بعدش انقدر راحت باهاشون حرف میزد😐

    ۳ سال پیش
  • مریم

    41

    میتونست حرف بزنه نرجس فکر کرد که بلد نیست

    ۲ سال پیش
  • هستی

    ۱۵ ساله 10

    من بیشتر***ایسو رو تعجب کردم که چه شکلی با اینا حرف زد و اینکه مگه نرجس و محمد علی نرفتن ایران اینا دقیقا چه شکلی رفتن خونه اینا؟ مگه اینا اسپانیا نبودن کلا خیلی جاهاش ایراد داشت

    ۲ سال پیش
  • روحانا

    ۱۳ ساله 00

    نه دیگه اولین باری که محمدعلی جاشوا و پاملا رو دید تا خواست به زبونشون حرف بزنه نرجس پرید وسط و نذاشت.وگرنه همون اول گفت بلده.

    ۹ ماه پیش
  • روحانا

    ۱۳ ساله 00

    سلام به نویسنده عزیزمن رمان های زیادی خوندم.وخب الان یه جورایی به سختی دنبال رمانی که نخونده باشم میگردم.رمانت بسیار زیبا بود عزیزم.فقط یکم دربعضی جاهاش اشتباه داشتی البته چون خودم رمان می نویسم میگم

    ۹ ماه پیش
  • شیرین

    00

    وقتی شروع کردم به رمان خوندن این دومین رمانی بود که خوندم برای همین خیلی دوسش دارم😍کلا فضای جالب و دوس داشتنیم داره پیشنهاد میکنم حتما بخونید

    ۹ ماه پیش
  • sawash

    10

    رمانش باحال بود ولی هیچکسان باحالتره و این اصلا ترسناک نبود بیشتر عاشقانه بودو خب بعله یه جاهاییش تقلیدی بود:))

    ۱ سال پیش
  • هستی

    ۱۸ ساله 30

    ایدش خوب بود ولی قلمش ضعیف بود میتونست بهترم باشه

    ۲ سال پیش
  • فاطی

    ۲۰ ساله 01

    در کل خوب بود

    ۲ سال پیش
  • Mislernes

    ۹۹ ساله 26

    حقیقتا اونطور ک فکر میکردم نبود خیلی خسته کننده بی مزه بود خیلی رمانای بهتر ازین هست ک ارزش خوندن داشته باشن فقط مثل چی پشیمونم چرا وقتمو روش گذاشتم

    ۲ سال پیش
  • هستی

    ۱۵ ساله 10

    داستان ایرادات زیادی داشت مثلا آخر داستان ایسو بچه بود و انگلیسی بلد نبود و زبون پاملا و جاشوا هم انگلیسی بود چه شکلی باهاشون حرف زد این یک خیلی تو این یک مورد مشکل داشت و یه سری اتفاقات خیلی مبهم بود

    ۲ سال پیش
  • عروسک

    21

    از نویسنده های عزیز خواهشمندم لطفا یکم نه خیلی زیاد ایده به کار بدین و خلاقانه بنویسین 💔😐 مثلا این رمان ترسناکه ولی عاشقانه اس رمانایی بنویسین که غیر قابل توصیف باشه💔😐 با تشکر از بنده🤝🏻💔😐

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.