عشق من و تو

به قلم مریم آقایی

عاشقانه طنز کلکلی

یه پسر داریم
یه دختر
آقا مهندس و خانم مهندس
هر دو خوووووب ، مهربون
عاااااااشق
کل کل دارن
شادی دارن
غم دارن
تمنا یه دختره با شیطنت های مخصوص خودش و غرور به جاش
راشا یه پسر با دل مهربون و پر از عشق


78
66,114 تعداد بازدید
89 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱ ساعت و ۵۹ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مژگان

    00

    بسیار آبکی و لوس؛ حیف وقت!

    ۱ ماه پیش
  • .

    00

    کسی میدونه که رمانی که خودت نوشتیو باید از کجا پیدا کنیم

    ۲ ماه پیش
  • .

    00

    نویسنده این رمان کیه

    ۲ ماه پیش
  • N..a..d..i

    00

    به نظر من عالی بود و جز یکی از رمان هایی بود که من عاشقش شدم

    ۲ ماه پیش
  • Omoli

    ۱۷ ساله 00

    موضوع رمان خوب بود اما خودش نه میتونست ادامه پیدا کنه وبهترباشه خیلی بچه گانه و آبکی بود نصفش وقت با چرت وپرت گفتن گذشت واقعا توقع زیادی داشتم از این رمان

    ۲ ماه پیش
  • محدثه

    ۱۷ ساله 00

    نخوندمش تا حالا

    ۳ ماه پیش
  • .__.

    00

    خیلی مزخرف بود خب مگه قرار نبود اسم بچه هاشون باران و باراد بزارن چرا تیام و تارا شدن خیلی مزخرفه

    ۷ ماه پیش
  • 00

    00

    الان چرا مامان بابای هر دوتاشون 50 و 45 سالن و رشتشون ریاضی و تجربیه یا چرا هر دوتاشون تک فرزندان؟

    ۷ ماه پیش
  • نسیم

    ۱۴ ساله 20

    مگه قرار نبود که اگه بچه دار بشه اسم بچه هاشو باران و باراد بگذاره ؟؟؟ پس چرا گذاشت تیام و تارا ؟؟؟

    ۸ ماه پیش
  • توروسننه قربونت برم

    ۹۰ ساله 20

    نویسنده فقط میخاسته جمش کنه اصن کلکلی نبود ک زیاد مکالمه نداش من فک میکردم بابا مامانشون خواهر برادر ازآب در میان اونم دوقولو ولی آخه اسماشونو شبیه هم بود ولی یجور دیگه جمش کرد

    ۹ ماه پیش
  • مبینا

    ۱۸ ساله 10

    سلام زحمت کشیدی ممنونم ولی متاسفانه جالب نبود خیلی به قول ابکی بود در کل متوسط به پایین

    ۹ ماه پیش
  • ._.

    00

    نویسنده عزیز میدونم خیلی زحمت کشیدی ولی رمانت در حدی نبود که بتونه خواننده رو راضی کنه و در کمال احترام میگم که خیلی ضخرف بود

    ۹ ماه پیش
  • شیدا۰

    10

    مزخرف بود

    ۹ ماه پیش
  • ندا

    10

    خوب بود ولی ای کاش بیشتر می گفت اخه مکالمشون با خانداده ها خیلی کم بود زیاد حرف نمی زند فقط دو سال بعد چهار ماه بعد اینا شد ولی بازم خسته نباشی نویسنده دوسش داشتم ❤🌸

    ۹ ماه پیش
  • فاطمه

    ۱۸ ساله 00

    بدک نبود

    ۱۱ ماه پیش
شروانو (شَروانو) لحظاتی پیش

پدرم عاشق فرزند دختر بود... بعد از چهار فرزند پسر، بالاخره صاحب یک دختر شد. مادرم می‌گفت آن روز از خوشحالی توی پوستش نمی‌گنجید و این برای باقی اهالی روستا مسخره‌ترین چیز ممکن بود... یکی یک‌دانه پدر شده بودم؛ نامم را دلنیا گذاشت اما همیشه «تاقانه» صدایم می‌کرد، یعنی دردانه... بچه که بودم، معنی اسمم را پرسیدم و او جواب داد: دلنیا یعنی مطمئن، یعنی اطمینان... خوب می‌دانست که قرار است زندگی برای من چقدر سخت باشد. هر شب می‌آمد، موهایم را شانه می‌کرد و از قوی بودنم حرف می‌زد. لبخند می‌زد و خیره در چشمان سیاهم می‌گفت: تو دلنیایی، مرز آرزوها و رویاهات رو از قفسی که مردم برات می‌سازن، بزرگ‌تر کن؛ حتی اگر هیچ‌کس باورت نداشت تو دلنیا باش و به خودت مطمئن باش، زور و قوی بودن تو رو هیچ‌کس نداره، تو می‌تونی از ویرونه‌ها آبادی بسازی... اسمت و وجودت شبیه گل، به زندگی رنگ و بو می‌بخشه... تو تا همیشه باید برای خودت و خوشی‌هات مبارزه کنی چون تو قوی‌ترین مبارزی! شَروانو در زبان کوردی به معنی مبارز است. ____ ۱. تاقانه در زبان کوردی به معنای دردانه یا تک فرزند است.

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.