عشق من و تو به قلم مریم آقایی
یه پسر داریم
یه دختر
آقا مهندس و خانم مهندس
هر دو خوووووب ، مهربون
عاااااااشق
کل کل دارن
شادی دارن
غم دارن
تمنا یه دختره با شیطنت های مخصوص خودش و غرور به جاش
راشا یه پسر با دل مهربون و پر از عشق
تخمین مدت زمان مطالعه : ۱ ساعت و ۵۹ دقیقه
نه اینکه رفیق نیمه راه بشه تنهات بزاره
تنهات بزاره💓💓💓💓💓💓
(یوسف زمانی~رفیق نیمه راه)
-نه داداش من به کسی دل دادم که دلش دس نخوردس خودم باید به دستش بیارم چون میدونم قدر عشق رو خوب میدونه خانومه ، عزیز منه ، عشق منه
آهنگ بعدی که پلی شد
چیه حرف دل تو که هی جوابم میکنی خونه خرابم میکنی از غصه آبم میکنی
ته حرفاتو بگو قول و قرارت چی شده دلت عزیز کی شده که عشق من شوخی شده
سر حرفات که نموندی نموندی نموندی
منو بی راهه کشوندی کشوندی کشوندی
تو که عشقت همه ی دار و ندار دل من بود دلو بدجوری سوزوندی سوزوندی
پای قولات که نموندی نموندی نموندی
تب و درداتو رسوندی رسوندی رسوندی
اون همه نامه نوشتم همه حرفای دلم بود
چرا حرفامو نخوندی نخوندی نخوندی
خیلی حرفه با کسی تا ته دنیا راه بیای
هر کاری کرد کوتاه بیای بگه بیای کجا میای
من که رفتم بعد من کیه تحملت کنه
تو نترسی که ولت کنه غصه رو تو دلت کنه
سر حرفات که نموندی نموندی نموندی
منو بی راهه کشوندی کشوندی کشوندی
تو که عشقت همه ی دار و ندار دل من بود دلو بدجوری سوزوندی سوزوندی
پای قولات که نموندی نموندی نموندی
تب و درداتو رسوندی رسوندی رسوندی
اون همه نامه نوشتم همه حرفای دلم بود
چرا حرفامو نخوندی نخوندی نخوندی💓💓💓💓💓💓
(سامان جلیلی~نامه)
- عشق من اگه با تلاشم بهت میرسم امروز با من برخورد کن
کلافه گفتم
-چه میدونم دستت بهم بخوره یا ...یا ....
از فکرش لبخندی رو لبم سبز شد که به این راحتی پاک نمی شد
به دانشگاه که رسیدم چشمم به رادوین افتاد که خیره شده بود به رها خجسته خندم گرفت
دوست من عاشق دوست عشقم شده😂😂😂😂
یکم که نگاه کردم دیدم تمنا نیست خنده رو لبم ماسید
( 😂😂😂حقته تا تو باشی که از اون فکرا درباره دختر مردم نکنی. که دختر مردم بپره ب*غ*لت والا دختره غرور داره . تو خیالت چه کیفی کرده بودی و لبخند ژکوند میزدی)
مریم جان باز منو ضایع نکن جون عزیزت
(خخخخخ باشه تو هم بمون با این فانتزی هات)
دمق رفتم کنار رادوین
+به سلام آقای عاشق .چیه لیلی رو ندیدی دمق شدی؟😉😉😉
-کوفت اعصاب ندارما خوبه منم برم تمام نقشه هات رو برای لیلی خانمت شرح بدم؟
و با سر به رها اشاره کردم
رادوین هم خندید 😀😀😀
+ باشه بابا ولی زیاد دمق نباش چون لیلی من منتظر لیلی شماس که اینجوری داره بال بال میزنه.
زیر لب جوری که من نشنوم گفت
+الهی قربونت برم
منم که شنیدم رد نگاهشو که گرفتم دیدم بعله داره به رها نگاه میکنه
از خنده قرمز شدم که رادوین یه نگاه بهم انداخت
دید که دارم خودمو کنترل میکنم نخندم عصبی شد
+ عه می خندی وایسا یه خندیدنی بهت نشون بدم
-😂😂😂هیچ غلطی نمی تونی بکنی
من بدو اون بدو
( این کارا چیه مثلا 27 سالتونه)
عه مریم خانم یه بار نزن تو ذوق من از اول صبح کارت شده ...
حرفی که خواستم بزنم ، با برخوردم با یه جسم ظریف و خوش عطر توی ب*غ*ل*م نصفه موند
نگاش که کردم دیدم که ...که
وااااااااااای خدا نکنه خوابم؟
وای خدا از خوشی نمیرم
سرشو که بلند کرد
خواستم قربونش برم که وقتی به این فکر کردم که باید قلبش رو به دست بیارم بعد از این حرفا بزنم
.
00کسی میدونه که رمانی که خودت نوشتیو باید از کجا پیدا کنیم
۲ ماه پیش.
00نویسنده این رمان کیه
۲ ماه پیشN..a..d..i
00به نظر من عالی بود و جز یکی از رمان هایی بود که من عاشقش شدم
۲ ماه پیشOmoli
۱۷ ساله 00موضوع رمان خوب بود اما خودش نه میتونست ادامه پیدا کنه وبهترباشه خیلی بچه گانه و آبکی بود نصفش وقت با چرت وپرت گفتن گذشت واقعا توقع زیادی داشتم از این رمان
۲ ماه پیشمحدثه
۱۷ ساله 00نخوندمش تا حالا
۳ ماه پیش.__.
00خیلی مزخرف بود خب مگه قرار نبود اسم بچه هاشون باران و باراد بزارن چرا تیام و تارا شدن خیلی مزخرفه
۷ ماه پیش00
00الان چرا مامان بابای هر دوتاشون 50 و 45 سالن و رشتشون ریاضی و تجربیه یا چرا هر دوتاشون تک فرزندان؟
۷ ماه پیشنسیم
۱۴ ساله 20مگه قرار نبود که اگه بچه دار بشه اسم بچه هاشو باران و باراد بگذاره ؟؟؟ پس چرا گذاشت تیام و تارا ؟؟؟
۸ ماه پیشتوروسننه قربونت برم
۹۰ ساله 20نویسنده فقط میخاسته جمش کنه اصن کلکلی نبود ک زیاد مکالمه نداش من فک میکردم بابا مامانشون خواهر برادر ازآب در میان اونم دوقولو ولی آخه اسماشونو شبیه هم بود ولی یجور دیگه جمش کرد
۹ ماه پیشمبینا
۱۸ ساله 10سلام زحمت کشیدی ممنونم ولی متاسفانه جالب نبود خیلی به قول ابکی بود در کل متوسط به پایین
۹ ماه پیش._.
00نویسنده عزیز میدونم خیلی زحمت کشیدی ولی رمانت در حدی نبود که بتونه خواننده رو راضی کنه و در کمال احترام میگم که خیلی ضخرف بود
۹ ماه پیششیدا۰
10مزخرف بود
۹ ماه پیشندا
10خوب بود ولی ای کاش بیشتر می گفت اخه مکالمشون با خانداده ها خیلی کم بود زیاد حرف نمی زند فقط دو سال بعد چهار ماه بعد اینا شد ولی بازم خسته نباشی نویسنده دوسش داشتم ❤🌸
۹ ماه پیشفاطمه
۱۸ ساله 00بدک نبود
۱۱ ماه پیش
جدیدترین رمان ها
پدرم عاشق فرزند دختر بود... بعد از چهار فرزند پسر، بالاخره صاحب یک دختر شد. مادرم میگفت آن روز از خوشحالی توی پوستش نمیگنجید و این برای باقی اهالی روستا مسخرهترین چیز ممکن بود... یکی یکدانه پدر شده بودم؛ نامم را دلنیا گذاشت اما همیشه «تاقانه» صدایم میکرد، یعنی دردانه... بچه که بودم، معنی اسمم را پرسیدم و او جواب داد: دلنیا یعنی مطمئن، یعنی اطمینان... خوب میدانست که قرار است زندگی برای من چقدر سخت باشد. هر شب میآمد، موهایم را شانه میکرد و از قوی بودنم حرف میزد. لبخند میزد و خیره در چشمان سیاهم میگفت: تو دلنیایی، مرز آرزوها و رویاهات رو از قفسی که مردم برات میسازن، بزرگتر کن؛ حتی اگر هیچکس باورت نداشت تو دلنیا باش و به خودت مطمئن باش، زور و قوی بودن تو رو هیچکس نداره، تو میتونی از ویرونهها آبادی بسازی... اسمت و وجودت شبیه گل، به زندگی رنگ و بو میبخشه... تو تا همیشه باید برای خودت و خوشیهات مبارزه کنی چون تو قویترین مبارزی! شَروانو در زبان کوردی به معنی مبارز است. ____ ۱. تاقانه در زبان کوردی به معنای دردانه یا تک فرزند است.
راه های دانلود اپلیکیشن
ژانر ها بیش از 35 ژانر مختلف
اسفند
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
بهمن
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
دی
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
آذر
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
آبان
نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh
مژگان
00بسیار آبکی و لوس؛ حیف وقت!