دوراهی احساس به قلم سارا اسماعیلی
نویسنده : سارا اسماعیلی
ژانر : عاشقانه، اجتماعی، انتقامی، غیرتی
رمان راجب دختری به اسم اویناس..
دختری مهربون که قلبشو میشکنن..که خورد میشه.تصمیم به انتقام میگیره..انتقام از مردی که قلبشو خورد کرد..و سرانجام ازدواج کردن با برادر معشوق؟...چه میشه پایان این دوراهی احساس؟
تخمین مدت زمان مطالعه : ۳ ساعت و ۴۴ دقیقه
بي هيچ آرايشی رفتم بيرون و منتظر سام شدم.
از استرس ناخونامو مي جوييدم.ماشينش جلوم ترمز كرد.سوار شدم:سلام
جوابمو نداد و گاز داد؛ماشين از جاش كنده شد.
چشمای سرخش و پوست رنگ پريدش نشون دهنده ی حال بدش بود.
_نميخوای بگی چی شده؟
با حرص دستشو تو موهاش كشيد؛آبی چشماش به سفيد ميزد.
دستمو رو دستش كه رو دنده بود گذاشتم:سام؟
يهو دستشو كشيد و گفت:ديگه به من دست نزن!!
يخ كردم از حرفش خداي من...
سام من چرا اينجوری شده؟
_خواهش ميکنم...
داد زد:ميتوني دو ديقه خفه شی؟
بغض كردم!
چرا باهام اينجوري حرف ميزنه؟!
چند دقيقه بعد بام تهران بوديم.
سيگاري روشن كرد و جلوم راه ميرفت سمت اولين جايی كه همو ديديم و بعد اون پاتوقمون شد.
روی همون نيمكت،جايی كه تهران زير پات بود.
دل هوا گرفته و ابری بود،پک عميقی به سيگارش زد.
+يادته اولين بار اينجا همو ديديم.
+اولين بار با ديدن عسل نگاهت دلم رفت.
+تو اين ٣سالی كه باهميم سعی كردم تو محبت هيچی برات كم نذارم.
با بغض رفتم جلوش گفتم:چرا اين حرفارو ميزنی؟
پيشونيشو به پيشونيم چسبوند.
+بايد از هم جدا شيم اوينا!
سرمو عقب آوردم... دهنم بی هدف باز و بسته
می شد.
جوشيدن اشک تو چشمام همزمان شد با نم نم بارون...
زمزمه كردم:شوخی مسخره ايه!
+شوخی نيست!
_دروغ ميگی...
جيغ زدم:دروغ ميگي!!!
چيزي زير لب گفت...
اشكام راه خودشونو پيدا كردن..
با فرياد گفتم:اين مسخره بازيا چيه؟تو يه شب چي شد؟
كو حرفای عاشقانت؟
كجاس اون سام عاشق؟
حركت سيب گلوش نشون ميداد بغض داره
هق زدم:نامرد اين حرفا چيه؟
جدا شيم؟
تو ميتونی؟
نگاه گرفته و سردشو ازم گرفت و محكم گفت:ميتونم...
با بغض گفتم:و..ولي من نم...نميتونم...
بارون نم نم مي باريد و لباس جفتمون خيس اب شده بود..
پاهام تحمل وزنمو نداشتن! زانو زدم...
سام اومد جلوم با خنده ی تلخی گفت:ببخش
پوزخند زدم:ببخشم؟؟
سام بلند شد كه بره سريع بلند شدمو داد زدم:
_لاقل بگو چرا؟
صورتشو سمتم چرخوند كه چشماي خيسش قل*ب*مو به آتيش كشيد...
جوابي نداد و با قدماي تند دور شد...
دوباره رو زمين فرود اومدم؛هنوز حرفاشو هضم نكرده بودم.
از ته دلم صداش زدم كه شايد به دادم برسه...
_خداااا
گيج و منگ به زني نگاه ميكردم كه دهنش باز و بسته ميشد ولي من هيچي نميشنيدم،دستشو از دور گردنم باز كردم و بلند شدم.
در حالی كه تلو تلو ميخوردم از بام تهران خارج شدم؛اشكام با بارون قاطي شده بود.
نگاه خيره ی مردم باعث شد به خودم بيام و آژانس بگيرم.
پسرجووني كه پشت فرمون بود با نگاه خيره و كثيفش متوجهم كرد كه لباساي به بدن چسبيدم خيلي جلب توجه ميكنه.
سرمو پايين انداختم،سؤالای بی جواب زيادی تو ذهنم بود.
این رمان بیش از 81,977 نفر بازدید کننده داشته است
تعداد نظرات تایید شده : 348
. فرشته
۳۳ ساله 00رمان آدم روبه وجدمیاورد
۶ روز پیشFatemeh
24بنظرم خوب بود ولی میتونست بهتر هم باشه بعضی قسمتاش تخیلی بود من تو 3 ساعت تمومش کردم😅😐
۳ ماه پیشامیر
۱۴ ساله 02بنظرم بهترین رمان دنیا بود عالیه مرسی از سارا اسماعیلی
۲ ماه پیشعشق
00من خودم روزی ۲۰ صفحشو میخوندم ۱۰ زوز طول کشید تا تموم شد 😅😂
۱ هفته پیشعشق
10خوب بودش ایکاش که .. فصل دومی هم میداشت .. مثلا بچه سام بدنیا بیاد .. اوینا و رادمان بچه دار شن یا مثلا اوینا بفهمه بچش سقط شده..
۱ هفته پیشKosar
10موضوع خوبی داشت،ولی نوع نوشتنش جالب نبود،شاید اگه همین موضوع با قلم بهتری نوشته میشد،خیلییی بهتر بود یجورایی تند تند میگذشت..سام خیلی زود عاشق شد ولی😂 در هر صورت خسته نباشید
۲ هفته پیشحدیث
10سلام اسم رمانی که دختره با عموش ازدواج میکنه چیه؟ لطفا لطفا لطفا اگه میدونید ممنوووون میشم بگیییددد
۴ ماه پیشمیخک
110برگام ریخت !! چرا نمیگی عموی ناتنیش؟ یه رمان خوندم که دختره عاشق عموی ناتنیش بود یعنی برادر پدرخونده اش ،اسمشو هم نمیگم🙂نه نمیتونم نگم:■با سقوط دست های ما■
۴ ماه پیشمائده
۲۹ ساله 00آس دل
۳ ماه پیشهاجر
۲۰ ساله 00سرگیجه های تنهایی من
۲ ماه پیشپارمیدا
00عمویم نباش
۱ ماه پیش15
00رمان خوبی بود آخه دختر با سایز،36😐دختره ی ریغو
۴ هفته پیشgi.ta
۱۵ ساله 10عااشق این رمانم خیلی این رمااان رو دوس دارم،بنظرم اوینا کارش در اینکه انتقام بگیره درست نبود ولی با این کارش موافق بودم و سام رو درک نمیکردم امااا رادمان و اویناا رو خوب درک میکردم#ادم عاشق درک میکنه
۴ هفته پیشستایش
۱۲ ساله 10وای من عاشق این رمان شدم خیلی عاشقانه بود بعضی از قسمت ها برای من طنز بود و بعضی از قسمت ها ناراحت کنند ممنونم از از سارا که این رمان را نوشت
۱ ماه پیشزهرا
00رمان قشنگی بود ولی یکم بد روزی داشت برای بچه های پایین ۹سال اما تو بیشتر رمان ها رنجوری نوشته شده ولی به هر حال رمان قشنگی بود ولی زیاد شخصیت عوض میکرد ولی خوب بو من خیلی خوشم آمد
۱ ماه پیششادی
11090درصدتون گفتین یه رمان ابکی و خسته کنندس،پس این 434نظر مثبت لابد برا منه؟ 😐به کدومش اعتماد کنیم 😂
۲ ماه پیشعطی
۱۸ ساله 00وای آره منم 🥲😂😂
۱ ماه پیشسارینا
۲۳ ساله 00معمولیه نخونید هم چیزی رو از دست ندادین
۱ ماه پیشRoya
50میگم چجوریاس ک شخصیت همه ی رمانا چشم رنگین یا ابب یا***یا یخی و عسلی
۱ ماه پیشmiss zahra
۲۴ ساله 30دلنشین بود🌹
۱ ماه پیشنازی
۱۴ ساله 10عالی بود
۱ ماه پیش
محمد پسریه که تو زندگیش نقش سیاهی لشکر رو داره و فقط پی شیطنتهای جوونیه! از بابای کارگردانش، یزدان رحمتی، میخواد وارد دنیای بازیگری بشه اما یزدان نمیذاره چون میدونه تو این مورد جدی نیست و معتقده که خودش باید گلیم خودش رو از آب بکشه بیرون! به خاطر همین هم محمد دست به کارای دیگهای میزنه تا روی پای خودش وایسه. بعد از قبول نشدن توی کنکور به بهانههای مختلف سربازیش و عقب میندازه اما دست آخر مجبور میشه که به سربازی بره! به واسطه دانیال صدیقی که توی فیلمای پدرش بدلکاری میکنه، با برادرزادهش آشنا میشه... برادرزاده دانیال صدیقی نقطه مقابل محمده! حالا وجود یه اکیپ دیوونه کنار محمد، میتونه اون و برای انجام کارایی که براشون برنامه ریخته انجام بده، تشویق کنه! اما امان از روزی که چند نفری که فکر میکنن عقل کل هستن، بیفتن کنار هم! ‼️سیاهی لشکر با دو رمان عشق آمازونی و ویانا نیوز در ارتباطه اما اگر نخونده باشین هم مشکلی پیش نمیاد.
-
مگس ژانر : #عاشقانه #طنز
-
مانکن نابودگر ژانر : #پلیسی #عاشقانه #رازآلود #جنایی
-
بی تردید ژانر : #عاشقانه
-
رمان در همسایگی گودزیلا ژانر : #عاشقانه #طنز #اجتماعی
-
اسطوره ژانر : #عاشقانه
-
رمان گناهکار (نسخه کامل) ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #رازآلود #هیجانی
-
افسانهای از چمروش (چَمروش) - نسخه آفلاین ژانر : #عاشقانه #تخیلی #فانتزی
-
رمان عاشقانه بانوی قصه ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
تب داغ هوس (تب داغ گناه جلد دوم) ژانر : #عاشقانه #انتقامی
-
اجباری بی رحمانه ژانر : #عاشقانه #ازدواج اجباری #اجتماعی #غمگین
-
با سقوط دست های ما ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
دختری با چشمان سرخ ژانر : #عاشقانه #تخیلی
-
یغمای بهار ژانر : #عاشقانه #اربابی
-
ماه دل (ماهِ دل) ژانر : #پلیسی #عاشقانه #اجتماعی #رازآلود #هیجانی
-
غرب زده ی ایرانی ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #معمایی
راه های دانلود اپلیکیشن
ژانر ها بیش از 35 ژانر مختلف
دکلمه
جان دل
دکلمه
مرا به نام عشق بدنام نکن
دکلمه
کاش تو ماه بودی
دکلمه
رفتن...
دکلمه
اُهم
-
سیاهی لشگر ژانر : #عاشقانه #طنز #اجتماعی
-
گرداب سرنوشت ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
زرنیخ (زَرنیخ - رِلگا) ژانر : #پلیسی #عاشقانه #معمایی #جنایی #روانشناختی
-
شیرشاه - VIP ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
التیام ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
بدلکاران «ریسمان سیاه و سفید» ژانر : #پلیسی #عاشقانه
-
دشمن بی نقص ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
اون کیه؟ ژانر : #عاشقانه #طنز #اجتماعی
-
اسلحه ی خودکشی ژانر : #پلیسی #عاشقانه
-
عطر رازقی ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #درام
Zeinab
00اخرش رو قشنگ تموم نکرد