گریان تر از گریان

به قلم فاطی جوجو

عاشقانه

رمان گریان تر ازگریان سرگذشت انسانهائیه که در برابر هیچ طوفانی کمرخم نمیکنن افرادی که برای عبور از هر آتشی راه حلی پیدا میکنن و مقابل تمام فرازونشیب های زندگی می ایستن..دوشخصیت اصلیه این رمان استوار و مصمم به زندگی ادامه میدن و هیچ زمان اجازه نمیدن گل لبخند روی لبشون جای خودشو با اشک عوض کنه تا اینکه بالاخره به بزرگترین دست انداز زندگیشون میرسن دست اندازی که عبور از اون ورود به یک جاده ی سرشار از سختیهای تجربه نشدنیه سختیهایی که در راس همه ی اونها نوشته شده


19
53,697 تعداد بازدید
11 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۶ ساعت و ۷ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • الهه

    00

    داستان رمان قشنگ بود ولی واقعا ناله های زیاد هستی خیلی رو مخ بود همیشه از همه چی ناراضی بود وبقیه رو مقصر حال خرابش میدونست

    ۱ ماه پیش
  • دریا

    00

    هر جور که فکر میکنم برام قابل هضم نیست که با مدرک لیسانس و فقط چهار سال تحصیل میشه***جراح شد آیا؟؟؟

    ۹ ماه پیش
  • ارغوان

    ۲۴ ساله 00

    رمان خوبی بود پیشنهاد میکنم بخونید پشیمون نمیشید ممنون از نویسنده ی عزیز

    ۱۱ ماه پیش
  • المیرا مرادی

    ۲۳ ساله 00

    رمان قشنگی بود قلم نویسنده خیلی قشنگ بود امیدوارم همیشه عشق پیروز میدان باشه

    ۱ سال پیش
  • یاسم

    20

    صحنه قشنگ هم کم,! ولی داشت با این حال پیشنهاد نمیکنم اصلا!!!!🙃

    ۲ سال پیش
  • اسرا

    00

    رمانش عالی

    ۲ سال پیش
  • Ava

    11

    رمان بدی نبود درکل خوب بود ممنون از نویسنده البته اینماضافه کنم ک سلیقه ایه یکی خوشش میاد و یکی نه بازم مرسی♥️

    ۲ سال پیش
  • ،

    10

    همه ی رمان ناراحتی بود درطی داستانم که هستی همش داشت گریه میکرد

    ۳ سال پیش
  • فرشته

    00

    تا فصل دهم زیاد جالب نبود،بعد رفته ،رفته جالب و جذاب و هیجانی شد،در کل رمان عالی بود

    ۳ سال پیش
  • تینا

    10

    من الان هم رمان مینویسم و هم رمان میخونم، فعلا وسطای رمان هستم اما انقدر قلم نویسنده خوب هست که گفتم بیام و نظرم رو بدم ، واقعا او این رمان های آبکی این رمان نمونه بود . دستت طلا نویسنده ی محترم .مچ

    ۳ سال پیش
  • Aynaz

    40

    خیلی خوب بود هم قلم نویسندش عالیه و هم موضوع داستان جالب بود

    ۳ سال پیش
حسرت با هم بودن لحظاتی پیش

عاشق برادر زنداداشم بودم. پسر مودب و باشخصیتی که مدیریت یکی از هتل‌های مشهد رو به عهده داشت و نجابت و وقار از وجودش می‌ریخت اما مجید عشق ممنوعه‌ی من بود! مادرش شکوه به ازدواج برادرم با دخترش راضی نبود چون ما رو هم‌شان خانواده‌اش نمی‌دونست و برادرم با وسط گذاشتن جونش رضایتش را بدست آورد. اما چه اتفاقی می‌افته اگه شکوه بفهمه پسرش مجید هم در تمام مدت دلباخته‌ی من بوده و درصدد فرصت مناسب برای ابراز علاقه‌اش به من؟...

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.